مارکوس، عزیزم، من محبت هستم و تنها کسانی که میخواهند مرا دوست داشته باشند، توانایی یافتن من را دارند. فقط از طریق مریم، کانالیِ نعمتام، برکتهای عشق خود را منتقل میکنم. پس به سوی من بیایید، کسی که تمام رحمت و لطف هستم. به سوی من بیایید، مرا بدون توقف دعوت میکنم. حتی با عیوب و ضعفهایتان به سوی من بیایید، و شما را پذیرفتهام. اگر برای مریم به سوی من آیید، شما را رد نخواهم کرد. آیا نوشته نشده که محبت صبرآور است، رحمتآمیز است، همه چیزها را تحمل میکند، امیدی دارد بر همه چیزها، و همه سختیها را متحمل میشود؟ خوب، من محبت هستم؛ بنابراین برایتان انتظار خواهم داشت، با شما تحمل خواهیم کرد، به شما صبر خواهیم آورد، از عیوباتان رنج نخواهند برد، و عاشقانه منتظر تقدیس شدنتان خواهد بود، شرط آنکه حقیقیترین آرزو داشته باشید مرا دوست دارید و برای مریم خدمت کنید. مارکوس، صلح. عزیزم، در آرامش مقدس من بمانید.
(گزارشی از مارکوس) "سپس به من سخن گفت، برکت داد و ناپدید شد."