(پروردگار): جانم، صدایم را بشنو! به من گوش دهید!
(مارکوس تادئوس): پروردگار یسوع، سخن بگو تا این که خرمای تو و بندهٔ ناارزشی شنیدم".
(پروردگار): "- بنویس: - قلب مقدسم هرگز در جهان به اندازهای بزرگ نشده بود مانند اینجا، در این مکان. (توقف) نسلهای آینده از دیدن آن که من و مادر قدسیام برای شما و روحهایی که به ما 'در این مکان' آمدهاند چه کاری کردهایم شگفت زده خواهند شد'.
قلب مقدسم در زیارتگاهم نعمتها را فراوان ریختهاست، خاصه از طریق منبعم و مادرم. اما زودتر یا دیرتر این نعمتها مانند یک آبشاری بیانتها در زیارتگاهم جاری خواهد شد، و روحهای تشنهٔ کل کره زمین با این آبهای زندگی ابدی سیر خواهند شد.
مارکوس پسرم، سخن بگو، به دنیا همه دربارهٔ رحمتِ شدید من برای تو و روحهایی که در جاکارئی نزد ما آمدهاند بنویس!
پسرم، میخواهم راه صلیب بیشتر در زیارتگاه دعا شود. تمام روحها را بگوید تا با استقامت و محبت بسیار آنرا انجام دهند زیرا بدین طریق قادر خواهند بود نعمتهای که قلب من از همه ابدیت آرزو دارد به آنها بدهیم".
(مارکوس تادئوس): "-. پروردگار، چرای احساس میکنم غریب، مانند کسی دیگر؟ به نظر نمی�ده که هیچکس مرا بفهمند، هیچکسی آنچه را که حس میکنم ندانست?" (این یک دورهای بود که بسیاری از اشتباهات در مورد من وجود داشت)
(پروردگار): "پسرم، تو انسان معمولی هستی مانند همه دیگران. من تو را برای اینکه 'ابزار' و 'نماینده' و 'دبیرستان' صلحام باشی انتخاب کردهام. بنابراین بهدلیل محبتِ بیش از حد که دارم برات، شیطان بسیار نفرت دارد از تو و هرچه میتواند کرد تا تو را نابود کند.
اما اگر در کنار من با دعا و اعتماد باقی بماندی هیچچیز نمی�ده. تنها به من تکیه کن و پناه ببر. تو یک عارف هستی، روحای که ویژه انتخاب شدهاست نگهداری و محافظت میشود. همین است که دیگران، در کوربینی و گمراهیشان از شنیدن تو دور هستند، تو را محبت نکنند و رد کنند. اما به من اعتماد کن زیرا همیشه با تو خواهم بود هر روز زندگیات".
تسبیح بگوید چون این شهر در آینده یک قدیس بزرگ خواهد داشت".
(گزارش - مارکوس تادئوس): "بعد از آن پروردگار یسوع مسیح عالیقدر چند چیز گفت که نباید فاش کنم. سپس به من گفت:"
(خداوند ما): "- یک روزنامه بنویس و همه آنچه از تو داده شده است و خواهد شد، برای آینده ثبت کنید. جلال من توسط دستنوشتهٔ شما باشد که نعمتی هست که به تو بخشیدهام. اشعارت الهامبخش، نور، آرامش و قوت برای بسیاری روحها خواهند بود".
(گزارش - مارکوس تادئو): "پس مادر مقدس به من گفت:"
(مادر مقدس): "- پسرم، گوش بده و همه آنچه که فرزندم یسوع از تو گفته است را انجام ده. مرا بر تو نگهدار خواهم کرد و اطمینان دارم که به جایی که او میخواهد تو را ببرد، رسیدی. قلب من برایت 'قرضه'، 'قدرت' و 'نور' است! همیشه او را فراخواند! در صلح باش!"
(گزارش - مارکوس تادئو): "پس آنها ناپدید شدند. 'با من حدود ۴۰ دقیقه بودند.'"