بیست و چهار ساعت رنج عیسی مسیح، خداوند ما

۲۴ ساعت عذاب شدید مسیح، خداوند ما عیسی مسیح نوشته‌ی لوئیزا پیکارتا، دختر کوچک اراده الهی

نمازداد برای تمام ساعت‌های گناه‌کاری

پروردگارم عیسی مسیح! من باور دارم که شما در اینجا حاضر هستید. به پاهای شماست که می‌توانم از دلشدهٔ قلبتان بخواهم تا اجازه دهیم مرا تماشا کنید گناه‌کاری، جایی که برای عشق ما تصمیم گرفتید چنین بسیار رنج بکشید در بدن محبوب خود و روح قدسی شما، حتی مرگ بر صلیب. اوه، به من کمک کنید، لطف، عشق، همدردی عمیقی و فهم بزرگ از رنج‌هایتان در حالی‌که این ساعت تماشا را نگه دارم.

اما برای آن ساعتهای گناه‌کاری که الان نمی‌توانم نگهدارم، به شما ارادهٔ خوبتم را پیشنهاد می‌کنم تا آنها را در زمانی که باید خودم را وقف وظایف یا استراحت شب کنم تماشا کنید. با لطف پذیرفتن این نیت خیرخواهانه‌ام، نجات‌دهنده مهربان، اجازه دهید که برای من و بسیاری دیگر از مردم به اندازه‌ای سودمند باشد مانند اینکه همه ساعتهای گناه‌کاری را نگهدارتم که می‌خواستم نگه دارم.

از شما سپاسگزاری می‌کنم، اوه عیسی! برای دعوت کردن من به اتحاد با شمات در دعا. توسط پیوستن خودم به فکرهایتان، کلماتتان، اعمال قلبتانتان و کاملاً جذب شدن در ارادهٔ تان و عشق‌تان، کمک مقدس مادر قدسیتم را درخواست می‌کنم و فرشته نگهبان خوبم.

قربانی و سپاسگزاری پس از هر ساعت گناه‌کاری

عیسی مهربان‌ترین! شما من را دعوت کردید تا در این ساعت رنج با شمات همراه باشم، و آمده‌ام. به نظر می‌رسد که شما را در غم عمیق دیدن، دعا کردن، گناه‌کاری، برای نجات روح‌ها در کلمات نرم‌ترین و هیجان‌آورترین سخن‌گویی می‌بینم. سعی کرده‌ام تا همه چیز از شمات دنبال کنم.

چون باید شما را ترک کنم، احساس نیاز به سپاسگزاری کردن و ابراز شکرگزار بودن دارم:

“برای این ستایش شود!” بله عیسی، از شما هزار بار و یک‌بار دیگر سپاس‌گزاری می‌کنم! شما را برای همه چیز که برای من و تمام مردم انجام داده‌اید و رنج کشیده‌اید ستایش می‌کنم. از شما سپاسگزاری و ستایش می‌کنم برای هر قطرهٔ خون، برای هر اشکه، برای هر نفسی، برای هر ضربان قلبی، برای هر کلمه‌ایی و نگاهی، برای همه تلخ‌ها و تحقیرهایی که تحمل کرده‌اید. به من اجازه دهید، اوه عیسی! تمام وجودم بی‌پایان یک سیل از سپاسگزاری و ستایش را بر شما ریخته باشد تا روی من و تمامی مردم یک سیل نعمت‌های خداوندی و مبارکات فرو ریزد.

عیسی، مرا به قلبتان با دستهای قدسی‌تان فشار دهید و تمام وجودم را با مبارکت تان علامت گذاری کنید تا هیچ چیز جز آواز بی‌پایان عشق برای شما از لبهایم برخاسته باشد. بدین ترتیب در شمات باقی می‌مانم تا شمات دنبال کنم آنچه خودتان قصد دارید از طریق من انجام دهید. اکنون همه فکرهای را در شمات گذاشته‌ام تا شمات علیه دشمنان تان دفاع کنید، هر نفسی به عنوان همراهی و پیروی گذاشته‌ام، هر ضربان قلب برای شما بگوید: من تو را دوست دارم! و جبران کنیم عشق‌ای که دیگران از شمات انکار می‌کنند.

من در تو هر قطره خونم را می‌گذارم تا برایت کفاره کنم و آن افتخاراتی که دشمنانت با تحقیر، تپش چهره‌هایشان و لوله‌زنی‌شان از تو گرفته‌اند به تو بازگردانی.

بله، من تمام وجودم را در تو می‌گذارم تا محافظت کنم.

عشق شیرین من! اگر باید کارهای خودم را دنبال کنم، در قلبت باقی ماندم. از ترکش ترسم. آنرا نگهداری نمی�ی؟ دل‌هایمان با هم به یک ریتم می‌زنند تا زندگی و عشق از اتحاد غیرقابل جدایی برای من بیاید.

عیسی مسیح! اگر دیدی که در حال دور شدنم هستم، آنگاه قلبت را بیشتر درون من بزند، دست‌هایت مرا نزدیک‌تر به دل خود فشار بدهد و چشم‌هایت مرا دقت بیشتری داشته باشد و تیرهای آتشین بر من بیندازد تا فوراً احساس کنم که به اتحاد با تو کشیده می‌شوم.

عیسی مسیح، بوسه عشق الهی را برای روحم بده، مرا بگیر و برکت ده! در عشق به دل شیرینت خم شده‌ام و در تو باقی ماندم. برکتی خداوند پدر قدرتمند، پسر و روح القدس بر ما نازل شود و همیشه با ما باشد. آمین.

آماده‌سازی برای سه ساعت کوه زیتون در باغ گتسمانی

(فقط یک بار دعا می‌شود اگر سه ساعتی قطع نشود، وگرنه هر بار که دوباره شروع کنید تکرار شود.)

عیسی مسیح، نجات‌دهنده الهی من! مرا با سه شاگردت بگیر تا در آغونیت روی کوه زیتون به تو کمک کنم. یادآور آن انتقاد نرم که به پطروس، یعقوب و یوحنا کردی چون خوابیدند، می‌خواهم حداقل یک ساعت را در باغ گتسمانی با تو بی‌وقفه باشیم، احساس حداقل یکی از آن جراحات‌ای که دل مرگبارت حس کردم، تنفس حداقل نفسی از نفس‌های دردناک خودت بگیرم. چشم‌هایت بر روی چهره الهیتی قرار ده و ببینید چگونه پریده می‌شود، چگونه غمی و ترس ویژگی‌هایش را رنگ‌آمیزی می‌کند تا سرانجام به خاک زمین فرو ریزد.

من الان هم می‌بینم، عیسی مسیح محبوب من، که شکلت شانه‌زنی کرده‌است و سرانجام بر روی زمین افتاده؛ دست‌هایت یخ زده در دعا جمع شده‌اند، آوازهای تنفسی را می‌شنوم، فریاد عشق و درد نامناسب که به سوی آسمان بلند می‌شود. عیسی مسیح، در آغونیت تاریک باغ گتسمانی، اوه! بعضی از خون دلپذیرت که از همه اعضای تو جاری شده‌است بر من این ساعت ریزد. اوه! خون قیمتی از بهترین من که برای مرگم غمیده است، می‌خواهم تعمیر کنم و تا آخرین قطره‌اش بگوشم؛ با تو حداقل یک نوبته‌ای از جام مر را به دست آوردم که برای محبوب روحت آماده شده‌است، و در دل خود احساس لذت‌های قلب الهی او را داشته باشیم. اوه! اگر دل من بر اثر پشیمانی برای این‌که چندین بار پروردگارم را که برای من آغونیت دارد افتده بود شکسته می‌شد.

عیسی، به من لطف بده و مرا یاری کن تا با تو درکشیدن دردهایش را تجربه کنم در حالی که ساعت‌های تو بر کوه زیتون را مدیتم و سینه‌زنی‌هایم و اشک‌هایم را آزادانه بگذارم. مادر مری، دل‌شکن!

به من اجازه بده تا با دردهای قلبت تکه‌تخته شده برای عیسی که در باغ گثسمانی رنج می‌کشد مشترک باشم. آمین.

دعای شکرگزاری پس از هر ساعت مقدس بر کوه زیتون

از تو سپاسگزارم، عیسی شیرین‌تویی که مرا ارزنده شمردی تا در همراهتی برای حداقل یک ساعته باشم و شاهد رنج‌های ترسناک توی باغ زیتون بشوم. اوه، چه آرامش ناامیدکنندهٔ کوچکی می‌توانست از من داشته باشی! تنها عشق بی‌پایان تو و مهربانی شادمان قلبت محبت‌آمیز اجازه داده تا حتی در همدردی کوچکم راحتتی یابد. اوه، روح‌ام هرگز دیدن شخصیت عزیزم را فراموش نخواهد کرد که لرزان، ناامید، شکسته، به خاک خوار و پوشیده از خون غبار بر روی تاریکی باغ گثسمانی است.

ای عیسی، با شادی من از چیزهای فریبنده زمین دست می‌کشم. تنها تو را می‌خواهم، نجات‌دهندم که به دلیل درد سرکشته شده‌ایست.

از کوه زیتون تا گولگوتا، همیشه همراهت وفادار خواهم بود. عیسی، مرا با تو از یک دادگاه به دیگری بگیر و کشانده شو. در آزارها، تحقیرها و کف‌زنی‌ها که دشمنانت بر تو می‌ریزند شرکت کنم. من را با تو از قایافاس به پیلاطوس، از پیلاطوس به هِرودس، از هرودس دوباره به پیلاتوس ببر. مرا با تو در ستون شلاق‌کشیدن بند و برخی از ضربه‌هایت را احساس کنم. بخشی از خارهای تاج توی هم بده که سر من را زخمی کند. مرا با تو برای مرگ صلیب محکوم کن، تو به عنوان قربانی عشق برای من و من به عنوان قربانی کفاره برای گناهان‌ام.

به من اجازه بده تا در حمل کردن سیمون قیرنه‌ای به گولگوتا شرکت کنم، با تو بر صلیب آویخته شوم، رنج‌هایت را تجربه کنم و سپس بمیرم.

مادر دل‌شکن، که مدل من بودی در اشتراک دادن درد عیسی در باغ زیتون، مرا یاری ده تا با تو بر همان صلیب آویخته شوم که برای عیسی آماده است.

به من هم آموزش بده تا به او رضایت کافی بدهم با ارزشی‌های رنج و مرگ خودش روی صلیب. آمین.

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید