شنبه، ۲۶ اکتبر ۲۰۱۳:
عیس گفت: «قومم، این صحنه از آزار و رنج من در باغ گتسمانی برای شما دربارهی دعا آشنا است. من خواستم که حواریونم با من بدمند، اما آنها شبانه خوابیدند. سومین بار به آنها برگشتم و گفتم: «آیا نمیتوانستید یک ساعت را با من بدمد؟» همیشه میگویم که قومم نباید خودشان را در تفرقههای دنیایی گرفتار کنند تا برای من زمانی پیدا کنند. وقتی دعا کنید، فقط کلمات را تکرار نکنید، بلکه از دل بدمند زیرا همهی دعاها و درخواستهایتان را بشنوم. پیشتر به شما گفتهام که اگر زندگی دعا خوب خودتان را حفظ نکنید، ممکن است برخی از هدایات تان را ازدست بدهید. قومی که من میپسندم نیز در حضور گروههای دعایشان اصرار دارند. وقتی «بله» خودتان را به من دادید، ایمانتان را با دیگران، خاصاً در گروههای دعایتان، میتوانید تقسیم کنید. صبحانه تمام فعالیتهایتان روزی را برای من تقدیم کنید و سپس هر کاری که برای من انجام دهید مانند یک دعا خواهد بود. همچنین باید زندگی دعا خوب خودتان را به فرزندانتان و نوههاتان بگذارید. مهم است تا ایمانتان را به نسل بعدی منتقل کنید تا آنها نیز بتوانند آنرا به فرزندانشان انتقال دهند. یاد داشته باشید که برای خویشاوندانتان و دوستانتان دعا کردن بسیار اهمیت دارد زیرا شما میتوانید نیرومندی باشد که روحشان از جهنم نجات یابد، حتی اگر برخی در یکشنبه به کلیسا نمی�برند. کار بر روی نجات جانها باید مهمترین مأموریت تان باشد.»