یکشنبه، بیست و دوم ژانویه دو هزار و دوزد:
عیسی گفت: «قومم، در خوانشهای امروز دو پاسخ متفاوت به دعوت من را میبینید؛ رد کردن یا پذیرایی. برای دفاع از یونس باید بگوییم که او مستقیماً خواسته شده بود کاری انجام دهد که خارج از محدوده راحتیاش بود و ممکن است به خاطر سخنگویی علیه نینوا کشته شود. حواریون در ابتدا چنین خطر و تعقیب را نمی�دیده بودند، اما بعدا برای ایمانشان به من مردند. بسیاری از مردم را با روشهای مختلف دعوت میکنم تا وظایف زندگیشان را انجام دهند. برخی را به یک احوال مذهبی فراخواند، بعضیها را به زندگی ازدواجی و بعضیها را به زندگی تکفرزندی. وجود دارد فراخوانی دیگر وقتی که از افراد خواسته میشود که به عنوان پیامبرانی من خدمت کنند و پیامآور باشند. پسرم، زمانیکه تو را برای این وظیفهٔ آمادهسازی مردم برای آخرالزمان دعوت کردم، با خوشی پذیرفتید تا ارادت من انجام دهد. حتی بعضیها از شما انتقاد کردند زیرا چنین مأموریتی را فوراً قبول کردهاید. اما ممنون هستم که همه پیامبران من وظایفشان را به عهده میگیرند. چند نفر در باغ توتهای جانهایم کار میکنند و نیاز دارم تا بندگانام سخن گویند، و مردم من برای جنگها روحانی آماده شوند که با شیاطین سختتر خواهد شد. ادامه دهید زندگی دعا خوب خود و نزدیک من باشید در آئینهای من. نیز امانتی مقدسشما را به عنوان حفاظت از شیتانیان بیاورید. قومم را بسیار دوست دارم، و نمی�دیدم که حتی یک جان بیفتد. اما جنگجویان دعاام باید برای تبدیل شدن روحها تپیده باشند، و آنهایی که ایمان نداشتند.»