چهارشنبه، هفدهم اوت ۲۰۱۱:
عیسی گفت: «پسرانم، این رؤیا از عبور کردن از یک تونل تاریک نماد آن است که چگونه مردم در زندگی امتحان میشوند تا ببینند آیا قادر به تحمل آزمونهای زندگی هستند و با ایمان به من بیایند. داستان صاحب باغچه یادآور مردم میشود که هنوز میتوانید نجات یابید حتی در آخرین ساعت، اما بازی کردن بر حاشیهای را با روح شما برای همیشه نکنید. تعداد زیادی از افراد وجود دارند که حتی مرا در زندگیشان قبول نمی�برند. من بیتوجهی شدهام که بدتر است از کسانی که مرا نفرین میکنند. این روحوکها هستند که بیشتر نیاز به توجه برای بیدار شدن نسبت به وجودم دارند. چون این افراد فکر میکنند همه چیز را خودشان میتوانند انجام دهند، تمام هدایایی که به آنها دادهام را نمی�برند. وفاداران من باید برای این روحهای روحوک دعا کنند تا قبل از مرگشان وارد نورم شوند و گمشده نشوند. مردم باید تمامی شکرگزاریها و دستاوردهایشان را مرا بدهند. آنگاه میفهمند که بدون کمکم نمی�برند زندگی کنند. وقتی کارگران دربارهٔ حقوقشان شیکایت کردند، این حق ورود به آسمان بود. اما بعضی از روحها با اجازه دادن وارد سطوح بالاتر آسمان شدهاند. من در مجازاتهای و پاداشهایم عادلانهام تا هیچکس هنگام قضاوت روی روحها احساس بیدستوری نکند. پس منتظر نشوید تا آخرین لحظه برای طلب بخشش مرا بر سر تخت مرگ، زیرا ممکن است ناگهان بمیردید بدون زمان نجات یافتن.»
عیسی گفت: «پسرانم، در مثلی از صاحب باغچه، او در ساعتهای مختلف روز برای استخدام کارگران به باغش بیرون رفت. همه کارگران حقوق یکسانی دریافت کردند حتی کسانی که تنها یک ساعتی کار کرده بودند. آنها که تمام روز کار کردهبودند فکر میکردند باید بیشتر از کسانی که فقط یک ساعت کار کردهاند دریافت کنند. پس با صاحب شیکایت کردند. صاحب به آنها گفت آیا حسد دارید چون من برای همه کارگران سخاوتمندی کردم؟ من خودم بسیار سخاوتمند هستم. به آنها که در مرا باور دارند و فرمانهایم را دنبال میکنند، نعمتهایی فراوان خواهند داد. هدیهای بیش از هر چیز دیگر به مردمم دادهام با دادن خودش در مقدسترین قربانی. شما میتوانید بر سر تابوت من بیایید تا مرا ببییند جایی که دروازه باز است برای دیدن من. همه پرستاران روزانهٔ من جای ویژهای در دلم دارند چون بهترین قسمت را انتخاب کردهاند مانند مریم، خواهر لازاروس.»
عیس گفت: «قوم من، این رؤیا از یک ساختمان در حال فروپاشی نشاندهنده آن است که دولت آمریکا شما نیز در حال فرورفتن است. بزرگترین دلیل شکست دولت شما این است که به قانون اساسی اصلی خود پایبند نیست. اکنون شاخه اجرایی تعداد زیادی از کارمندان برای کمیتههای مختلف خارج از حوزه ریاست جمهوری تعیین میکند. حتی کنگره هم قدرت اعلام جنگ و چاپ پول با کنترل بانک مرکزی فدرال توسط بانکداران مرکزی را غصب کرده است. کنگره همچنین از قانونها استفاده میکند تا بودجه مالیهای تأمین کند در حالی که باید فرایند معمولی بودجهٔ دولتی را دنبال میکرد. کنگره یک کمیته فوقالعاده تعیین میکند تا کاهشهای بودجه پیدا کند، حال آنکه خود این کار را انجام داد. مردم شما سرانجام به این واقعیت پی بردهاند که بودجههایشان بسیار در هزینهگذاری هستند و ۴۰ درصد از بودجهٔ شما نیاز به وام برای تعادل دارد. سوالی مطرح میشود: کیست کسی که تمام این بدهکارانههای را خریداری خواهد کرد؟ اروپا نیز با ایتالیا و اسپانیا مشکل مشابهی دارند. حقوق و دستمزدها بیشتر از درآمدهای شما است تا تأمین شود. آمریکا دیگر قادر به پرداخت کمکها نیست. در بودجه بسیاری جایهایی برای کاهش وجود دارد که دزدهکارانه هستند یا آژانسهایی که دیگر وظایف خود را انجام نمیتوانند داد. بجای افزایش دولت، باید آنرا کوچکتر کرد تا مردم شما کمتر مالیات بدهد و این هزینه بیش از حد پرداخت شود. با بازگشت به بودجهها در تعادل مانند ایالتهایتان، سپس بدهکارانهٔ شما سریعتر رشد نخواهد کرد. لابیگرها و افراد یک جهان کنترل نمایندگان کنگره را دارند که همین دلیل است که سخت است قانونهایی برای کمک مردم بگذرانند بجای گروههای مصلحت خاص. مالیاتهایشان زودتر فرو خواهد ریخت، که اجازه میدهد تا شرورانی بر سر کار بیایند. وقتی بانکرافت و قوانین نظامی اجباری را ببینید، آنگاه وفاداران من باید برای پناهگاهی از حفاظتم به آنجا بروند.»