عیسی گفت: «قوم من، بسیاری از شما برای من در مختلف وزارتها کار میکنید اما همیشه نمیتوانید بدانید که تلاشهایتان چقدر به مردم در ایمانشان کمک کردهاست. چه بسا شما به عنوان خواننده، مدیر انبار غذا، رهبر گروه دعا، معلم آموزش مذهبی یا فرستاده و درمانگر خدمت کنید، هر نیتی که در دل دارید برای کمک به روحها توسط همهای در آسمان و برخی از زمین دیده میشود. وقتی که سخاوتمندانه وقت خود را، ایمانتان و پول تان با دیگران تقسیم میکنید، گنجینهای در آسمان ذخیره میکنید. روزی تمام روحوههایی را به شما نشان خواهم داد که آنها را برای رشد در ایمانشان الهام بخشیده یا تازهتولد شده بودند. میدانید که بسیاری از این هدایاها با فضلهای من دریافت شدند، اما شما «فیت» موافقت خود را مانند مادرم مقدس دادهاید تا به کمک روحها تعهد کنید. از همه تلاشهایتان بدون هیچ شرطی تشکر میکنم و میدانیم که تمام این کارها را برای عشق به من و حضور من در این روحوه انجام دادید. ستایش و جلال بگذارید بر من که اجازه دادهام تا فرصت کمک به روحها داشته باشید، همه برای بزرگترین شکوه من.»
کامیل گفت: «ممنون جان، از گوش دادن به من. خوشحالم که آخرین مبارزتم تمام شد زیرا دیگر نمیتوانستم فعال بودم. در حال انتقال روحی هستم اما دعاهای کارول و اسکاپولیارش مرا از جهنم نجات دادهاست. به پاکستان میروم و برای دریافت کشیش تا اعتراف من تشکر میکنم. هنگام مرگ توسط عیسی و مریم استقبال شدیم و شما نیز برای روحهام در حال مردن دعا کردید. لیدیای را آرام بگذار که با مشکلات سلامتی مرا تحمل کردهاست و اگر در زندگی به تو آزار رساندم، ببخشید. از ویس تشکر میکنم که مرا در آخرین ساعت دید. یک اشک ریختند تا او را ترک کنیم زیرا نیاز زیادی دارد. به او بگوید چقدر دوستش دارم. همه خانوادهام را دوست دارم و پیام دیگری در مراسم تدفین خواهم داد.»