عیسی گفت: «پسرانم، خوانش امروز دربارهی ابراهیم که خدا از او خواست تا تنها فرزند خود یعنی ایسحاق را قربانی کند نیاز به توضیح دارد. ایسحاق در سنین پیشرفته زندگی مادرش ساره متولد شد و این یک معجزه بود زیرا زمان معمولی بارداری برای سارا گذشته بود. تولد ایسحاق معجزهای بود و او تنها وراثهٔ بسیاری از نسلهایی بود که خدا وعده داده بود. همین است که ابراهیم در انجام خواستهی خدای خود دشواری داشت. بر اساس اطاعت و عشق به خدا، آمادهٔ قربانی کردن تنها فرزندش شد. یک لحظه فکر کنید اگر خدا از شما میخواست تا اولادتان را قربانی کنید. چقدر که هم خدا و هم کودکان تان را دوست دارید، خیلی دشوار است حتی تصور این قربان شدن را کرد. خدای پدر همهی انسانها را به حدی دوست دارد که زندگی من را در شکل انسانی برای ردهٔ جانهای شما تقدیم کردهاست، اگرچه تنها فرزندش بودم. عشق به خدا چنان مهم است که باید بر هر شخص یا چیز دیگری در زندگانی پیشی بگیرد. همین دلیل است که خدای پدر عاشقی و اطاعت ابراهیم را آزمود. ابراهیم بعداً برای وفاداریاش فقط به خدا، حتی بالاتر از تنها فرزندش، با بسیاری از پاداشها پاداش داده شد. همین دلیل است که عشق شما به من نیز مهمتر از زندگی خودتان هست. بسیاری از مردم و قدیسان ترجیح میدهند تا جانشان را بگذارند در عوض ایمانشان را رها نکنند. این آزمون دیگریست که ممکن است باید آنرا طی کنید در طول آزارهای آینده.»
عیسی گفت: «پسرانم، میخواهم برای بعضی از مردم کشورتان دعا کنید که با سیلهای اطراف خانهشان روبرو هستند. آسیب آب به یک خانه بسیار ویرانی است، خصوصاً اگر چند روز طول بکشد تا عقبنشینی کند. دعا کنید تا این آسیبها تعمیر شوند و این افراد بتوانند زندگی خود را ادامه دهند. آمریکا در حال تجربهی بسیاری از آفات طبیعی است، یکی پس از دیگری. همهی این آفتابها و مشکلات مالی بر مردمتان فشار وارد میکنند. همچنان قوی بمانید در دعاهای تان و به من در نیازات شما مراجعه کنید.»