عیس گفت: «قوم من آمریکا، دوباره نشانهای از زوال خود را در این درخت بزرگ سقوط کرده سوخته دیده میکنید. قومی که خدایان مادیگرایی و شهوات لذتپرستی را پرستش کردید، اکنون باید برای گناهان شما جریمه شود. بر پول و ثروت خود تکیه کردند که از دستتان گرفته شدهاست. در عوض از من برای همه چیز وابسته باشید و مرا دوست داشته باشید، اما به وسایل خود اعتماد کردهاید که زمان سخت را پشت سر گذاشتهاند. به من بیایید تا با بخشش گناهان شما نجات یابیم از این پرستش شرور خود و اشیاء. اسرائیلیان شهرهایشان سوخته و ویرانه شده بود برای پرستش خدایان دیگر. من خدا حسود هستم، و میخواهم قومی مرا دوست داشته باشند و به راههای من و فرمانهایم پیروی کنند. شما سقط جنین، فاحشگی و گناهان جنسی را انتخاب کردهاید، اکنون در سقوط کشورتان گرانی خواهید پرداخت و با آتش برای جریمه از گناهات تان پاکسازی خواهید شد. آماده باشید تا به محنتی کوتاه حکومت شرور روبرو شوید، اما من وفادارم را در پناهگاههای خود محافظت میکنم تا بروم همهی شروران شکست بخوریم. برای نعمتهای مرا دعا کنید که کمک کنند این آزمون پاکسازی زمین را تحمل کنید.»
عیس گفت: «قومی، در فصل پاییز خلق من نمایش رنگارنگی با برگهای تغییر رنگ میدهد. از گرفتن عکسها هر دو با برگهای پائیزی و گلهای بهاری لذت برمیدارید. حتی غروب آفتاب زیبای شما ذهن را الهام میبخشد. در دیگر مواقع نیز میتوانید از نگاه کردن به ستارگان، خاصه دوری از نورهای شهری لذت ببرید. همهی این زیباترین طبیعت اطرافتان در زمانهای مختلف سال است. عکسها راهی برای حفظ این لحظات زیبا دارند. شما میدانید که خالق مسئول تمام آنچه دیدن کردهاید هست، پس سپاس و ستایش به من بگویید که زنده باشید تا همهی معجزات طبیعی مرا تقدیر کنید. در همان زمان نیز خوب است قومی مرا از زمینهای پناهگاه محافظت کنند، بنابراین هر کسی فرصت دارد رنگها را در طبیعت دیدن کند. تلاش کنید محیط خودتان را از جنگ و آلودگی هوا و آب حفاظت کنید. آرامش بین طبیعت و صلح میان انسان حفظ کنید.»