عیسی گفت: «پسران من، شما با سنت مارتا در استفاده از میهنی برای نشان دادن عشقش به من آشنا هستید. خدمت کردن نیازهای مردم وقتی که وارد خانهشان میشوند یک پاسخ بسیار عاشقانه است تا مهمانی را به میهمانتان بگویید. در دیگر مواقع باید برای کارفرمای خود کار کنید تا بتوانید زندگی خود را تأمین کنید. در این شرایط باید روزی عادلانه برای دستمزدتان به کارفرما بدهید. بعضیها مشغول بیش از حد کاری هستند که باعث کم شدن وقت با خانوادهشان میشود و حتی اجازه نمی�برند که کارشان مانع زمان من شود. زمانی است که کار زیاد باشد و شما بیشتر آن را برای پول تا عشق من انجام دهید، وقتی هستی که کارتان کنترلت رو بگیرد. هنگامیکه مریم به گوشم نشست، گفتم مارتا انتخاب کرد قسمت خوبیتر، و او از این انتخاب محروم نخواهد شد. عبادت کردن من در مقدسترین بدن من میتواند بخش خوبتر شما امروز باشد زمانی که بتوانید به گوشم بشنوید و مرا پرستیده و سپاسگزاری کنید. دریافت کردن من در قدوسترین ارتباط و بازدید کردن از مقدسترین بدن من بهترین راههای نشان دادن عشقتان به من است. کمک کردن به دیگران با عشق هم مهم است، اما اختصاص ویژهای که شخصاً به من میدهید حتی یک بیان خوبیتر از عشقتان برای من خواهد بود. کار کردن برای من و دعاهای بسیار اهمیت دارند تا رابطه کامل عاشقی با من و همسایهتان داشته باشید.»
عیسی گفت: «پسران من، این تجربه برخاستن من یکی از قدرتمندترین لحظات در تاریخ بشریت است. نه تنها بعد از سه روز از مردگان برخواستم بلکه پیروزی من بر گناه و مرگ را نشان داد. هیچ چیز نمیتوانست مرا حتی با طبیعت یک انسان محبوس کند زیرا برخاسته شدن من به بدن مجید شدهام نمونهای برای همهی پیروان وفادارمن است که شما هم در روزی دوباره زنده خواهید شد. این وعده از آسمان و بدنی مجدداً متحد شدهاست که روحتان را تشویق میکند تا هر کاری ممکن باشد با لطف من کامل شوید تا به آسمان برسید. وقتی که به قبرم در مقدسترین گور رفتید، هنوز انرژی باقیماندهای از برخاستن مرا حس کردید. هنگامیکه به کفن تورین نگاه کنید، تصویر همان انرژی تابناک را میبینید چون آن را روی پارچهی کفنی ثبت کردهاست. بدنم دوباره زنده شده را برای حواریونم نشان داد تا بتوانند علامتهای مِخها در بدن مرا حس کنند و دستشان را درون جانب من که با نیشان باز شد، بگذارند. بهشان گفتم بر برخاستن من باور کنید و دیگر از حقیقت جسمانیام شک نکنید. همانگونه میخواهم پیروان وفادارمن در حضور واقعیم در مقدسترین بدنِ خورشانهای که تا پایان زمان با شما هستیم، باور داشته باشید. به عشقم باور دارید و فرمانهای من را بپذیرید، روزی خواهید ایستاده بود با من در آسمان در بدنی مجیدهی خود پس از برخاستن.»