عیسی گفت: «قومم، شما روزهای عید یحیای نبی را جشن گرفتهاید و او پیشوا من بود. حتی از رحم مادرش در پاسخ به سلامتی مریم مقدس که من در رحمش بود، حرکت کرد. این خوانشی درباره تولد یحیا است زمانی که زکریا نوشت «نامش یحیا است» سپس اجازه یافت دوباره سخن بگوید و سرود خود را ارائه داد که هر صبح در لیتورژی ساعات میخوانند. دیدار رفتن با آسانسور دربارهٔ آن بخش از کتاب مقدس است که یحیای نبی گفت: «او باید کم شود، تا من زیاد شوم.» یحیا پیشوا آمدنیم بود و وقتی مرا به عنوان «بره خدا» نشان داد، مأموریتش تقریباً تمام شد. این پیام روحانی برای همه پیروان وفادارمن است، زیرا برای کامل شدن بهعنوان یک قدیس که وارد بهشت شود، شما نیز باید کم شوید. بعضی از مردم خود را در زندگی قبل از من قرار میدهند. اما من از شمای خواستهام تا اجازه دهیم اولیتم باشم با تسلیم کردن ارادهیتان به ارادهٔ الهیم. این معنی دارد که شما باید خودتان را انکار کنید تا بتوانم رهبری کنم در مأموریتتان. بدون انکاریخود، شما مانع من از استفادهٔ ویژهای میشوید برای یک مأموریت که جانتان را نجات خواهد داد. همیشه به شاگردانت خواندهام «منو دنبال کنید». چگونه میتوانید مرا دنبال کنید اگر فرار کرده و کاری خودتان بکنید بدون گوش دادن به کلامم از تبیین؟ پس به صدا من گوش دهید و همه چیز را برای من تقدیم کنید، تا تاج قدیسیت در بهشت شما را انتظار کند.»
ایرن گفت: «میخواهم با تمام دوستان و خانوادهیم خداحافظی مناسب داشته باشم. از شماتان بسیار دوست دارم، حتی اگر فکر میکردید که بیروناً آنرا نشان ندادهام. گمانه من را در کنار شما خالی خواهد شد، اما در یک مکان آرام بدون هیچ دردی هستم. دیدن این مهم است، به ویژه اکنون، تا همهی خانوادهم را تشویق کنم برای حضور در مراسمهای یوم شنبه و تقدیم عبادت به خدا. از آن میخرام که کافی بر این تأکید نکردهبودم وقتی زنده بودم. لطفا برای من دعا کنید زیرا با لورای و تمام اعضای خانوادهیمان و دوستانِ فوتشدهٔ ما ملاقات کردم.»