عیس گفت: «قومی من، شما درد و رنج را که بر صلیب تحمل کردم خواندهاید، اگرچه کمی از این رنجها را در ایستادن برای خواندن عذابیام تجربه کردهاید. وقتی به خانه برگشتید، متوجه شدید که صلیبی که با خود آورده بودید، جایی باقی ماندهاست که سفر میکردید. برخی از اسلحههای روحانی خاص شما بسیار ارزشمند هستند تا خطر باختن آنها را بر عهده گیریم و شیطان میداند چگونه شما را به فراموشی این چیزها وادارد. با یادگارهای خود دقت بیشتری داشته باشید، و آب مقدس و روغن مقدس خود را همیشه برای مبارک کردن مردم در دسترس دارید. صلیب من راهی بود که برا یگناهان شمای رنج کشیدهام، و این دیدار از صلیبی که روی میزخود قرار دارد بسیار مهم است تا مردم بتوانند تمام سال به من متمرکز باشند. هر روز یاد بگیرید صلیب خود را بردارید و با من همراه باشید، تا بتوانید دردهایشان را با من بر صلیب تقسیم کنید. شما باید صلیبی که دارید را تا آن زمان که میمیرید حمل کنید، همانطور که من نیز مجبور بودم روی گلگته بمیرم. مرگ و رنج تحمل کردن آسان نیست، اما به شما اطمینان داده شدهاست که با اعتماد به من، قیامت خود را خواهید دید مانند اینکه من هم قیام کردم.»