پسرانی محبوبم، من خاتونِ عروج هستم!
با بدن شادمانی خود را به آسمان بردهام و آنجا بر تخت در سمت راست پسرم نشستهام، در حیات عشق سهگانهای که با این بدن شادمانه امروز نزد شما آمدهام.
به شما بویِ فرشتهنشینِ محبت من، نعمت و پاکی بیداغ خود را میپوشانم تا از بدنی به جانهایتان برسد و برای شما یک رستهٔ آسمانی باقی بگذارد که باید دنبالش کنید تا در نجات کامل و شادمانی آنجا، در باغ عدن آسمانی رسید.
باید من را دنبال کنید! باید بوئی که از خود میپوشانم و برای شما گذاشتهام را دنبال کنید تا روزی مسیرِ قدسیت عشق دعا را پیروی کنید تا دلهایتان مسیرِ انجام ارادهٔ خداوند را بپیمایند و به سهگانه مقدسترین شادمانی کامل بدهند: محبت، تعهد، اطاعت و تسلیم کامل.
بدن شادمانه من یک چراغ است که راه شما را روشن میکند! برایتان مسیرِ بایدتویی را روشن میسازد که تاریکی گناه، ناآگاهی، شر، انحراف از دین را دور میکند تا جانهایتان با نورم پر شوند و براقی بدن شادمانه من به حقیقت، عشق خداوند و ارادهٔ او برای شما بپردازند و مسیرِ آن راهی که خدای توانستن در میان من نشان دادهاست را پیروی کنید.
بدن شادمانی من یک ستاره روشن است که شبتان را روشن میکند، به دنبالش حتی در تاریکی این جهان و تاریکی ایمان شما کمک میکند تا آرامانه و با اطمینان همیشه پیش برودید، حتی اگر طراحیهای اسرارآمیز خداوند برای شما کاملاً فهمیده نشده باشد و چرا او اغلب درد و صلیب را اجازه دادهاست.
اما نورِ که بدن شادمانی من در این شب تاریک به شما میپوشاند، باعث اعتماد، آرامش و تکیه کامل بر من میشود تا همیشه مسیری که خودم روشن کردهام و نشان دادهام را دنبال کنید.
به همین ترتیب ارادهٔ خداوند را در غروب ایمان، با اطمینان و امید روزانه انجام دهید و به تسلیم کاملِ بسیار دلپذیر برای خدای توانستن و من باشید.
بدن جلالمندم برای شما یک شعله زنده امید است که همهی شماست را به سوی عشق الهی باز میکند، از آن آتش گرفته شدهام و در آسمان بیپایان سوختهام. این شعله عشقی که به شما منتقل کردهام و باعث سوزش آن در درون شما شدهاست، همان شعلهٔ عشق خداوند است که همهی چیزهای دنیوی را سوزاند، تمام وابستگیها و علاقههای گذرا را میسوزاند، هر ریشهای از خودخواهی که در شماست را سوخته و به شما اجازه میدهد تا با آرزو بالاترین خدمت به خدایان انجام دهید، برای تقدیس شخصیتان و نجات خودتان و همسایهی تان کار کنید و این باعث میشود تا حتی سختترین چیزها را برای جلال خداوند و خیر همسایهی تان بپذیرید و هر روز بیشتر مانند من در این شعله سوزنده عشق باشید که حالا شبیه آتش طبیعی است: چقدر سوختهتر شود، بازتر و گستردهتر خواهد شد!
بدن جلالمندم برای همهی شما فرزندانم نشانهای جلاور از خداوندست که به شماست بینهایت خوشبختی ابدی را میدهد اگر وفادار به عشقش و قانون مقدساش باشید، هر روز زندگیشما بر روی راه فراموشی خودتان، سخاوت، عشق و توبهتان پیروی کنید که در همهی این سالها از طریق پیامهایم نشان دادهام.
ظهورات من اینجا با بدن جلالمندم حاضر در این کلیسا نشانهای است از عشق بیپایان خداوند به شماست و نیز از عشق بیپایان که برای همهی شما فرزندان دارم. من زنده هستم! حقیقتاً پیش از چشمهایتان حضور دارم! شماست مرا نمیبینید، اما من شماست را میبینم. شماست مرا نخواهند لمس کرد، اما من روحشما را لمس میکنم. شماست هنوز مرا نتوانستید در آغوش گرفتار کنید، اما من قادر هستم که روحهای خسته و ناامیدی شما را که اغلب توسط دشمنمان زخمی شدهاند، با یک آغوش یا حتی به سرعت درمان کنم، دوباره برقرار سازم، با عشق جدیدی سوزانده شوم و شماست را تبدیل به شعلههایی زندگیساز میکنم که آتش همهی خیرخواهیام، نیکبختمندیام، رحمتام در سراسر جهان خواهد بود.
اگر دلهایتان این لحظه ظهور برای من باز کنید، اگر خودتان را از خود فراغ دهید و تصمیم بگیرید که ارادهی من جای ارادت شما باشد، اگر تصمیم بگیرید تا بر روی راهام پیروی کنید در عوض اینکه به دنبال مسیرهای خود باشید، پس حقیقتاً پیروزیم در شماست رخ میدهد و روحهایتان قادر خواهند بود با نوری که بدن جلالمندم این لحظه ظهور برای همهی شما تاباندهاست مشارکت کنند. و با این نور، روحشما پر از روشنایی آسمانی شده و بسیار زیبا و دلپذیر در چشمهایشان مقدسترین سهگانه میشوند؛ شیاطین ترسناک فرار کردهاند پیش روی روشنای که روحهایتان تاباندهاست و بازتاب دادهست، و همزمان روحشما دوست و همراه قدیسان و ملائیکهٔ بهشت خواهد شد!
اگر شما، فرزندان من، در این زمان دلهایتان را به من باز کنید، میتوانم تخت خود را از آسمان آوردم و آن را درون شما قرار دهیم و بر روی آن نشستن و با عصای سلطنتی و تاج ملکهام حقاً بر احساسات، فکرها، ارادهها و خواستههای شما، کلمات و اعمال، کارهای و قدمهایتان حکمرانی کنم.
آنگاه من حقیقتا ملکتم میشوم و شما حقیقتا بندگان عشقام و فرزندان واقعیام میشوید.
دروازه دلهایتان را برای من باز کنید! به من اجازه دهید در شما حکمرانی کنم، و مانند آنکه خداوند در من کرده است، او نیز از طریق من عجایب عشق بزرگی در شما انجام خواهد داد و شما را به درجهای بالا از دوستی و اتحاد با خودش برمیانگیزد، و شما هم اکنون با مبارکین آسمانی آشنا خواهید شد، دوستهای خداوند، برادرانتان در نعمت، سپس، در لحظه مرگتان مانند گلایی که از یک سطل بیرون آورده شده و در باغ زیبایی کاشته میشود تا آنجا برای همیشه لذت ببرد، روحیاتن را از این زمین بردارند و آنها را به آسمان برده، قرار داده، حکمرانی کنند و برای همیشه لذت ببرند!
امروز در جشن برگزیده شدن من، شما همه را از تاکواری، لا فریشو و ژاکارئی مبارک میگویم".