پسرم، امروز تو را اینجا آوردم، به پاهای تصویری که از آن روغن فرو ریختهام برای سالها. این تصویر نشانهٔ درد من است و نشانهٔ عشق من.
با کمک این روغن بسیاری را درمان کردم، و گناهکاران بیشمار را تبدیل به مؤمنان کردم. از این مکان، یک نور رازآلود روشنایی بر روی کل زمین پراکنده شد!
من مریم دردناک هستم زیرا انسانها دعوت من به دعا را قبول نمی�یند.
من مریم دردناک هستم زیرا مرا مسخره و فراموش شده میکنند.
من مریم دردناک هستم زیرا دل من فرزندان وفادار پیدا نمی�یند که درخواستهای من را بشنوند.
من مریم دردناک هستم زیرا روز به روز بیشتر انسانها به یک چاه از گمراهی و نابودی ابدی فرو میروند.
من مریم دردناک هستم چون جستجو کردم برای یافتن کسانی که مرا آرام کنند اما پیدا نکردم.
من مریم دردناک هستم زیرا روز به روز گناهها بیشتر و دعاها کمتر میشود.
من مریم دردناک هستم چون نشانههای بیشمار که از حضور من نشان دادهام، باور نکردند، جدی نگرفتند، و برای جهان آشکار نمی�یند.
پس امروز همه فرزندان مرا دعوت میکنم تا در اطراف دل پاکیزهٔ من یک تاج بزرگ از عشق, دعا, شوق و قربانی تشکیل دهند.
و به تو، پسرم، و به همه فرزندان مرا که امروز اینجا آمدهاید، با دل پاکیزهٔ من، دلم از فاطمه. مدیوجورجه. ژاکارئی. و مونرات. در نام پدر. پیامبر. و روحالقدس (توقف) شما را برکت میدهم.(پایین آوریده شده است) از این زیارتگاه مقدس مرا به همه زمین برای آوردن روشنایی من فرستادهام!