مریم مقدس کاملاً با لباس سفید پوشیده بود و تاجی بر سر داشت که دارای ستارگان بسیاری بود، که در اطراف سرش میچرخید.
(مریم مقدس) "- خداوند یسوع مسیح تسبیح باشد!"
(مارکوس) "- برای همیشه تسبیح باشد! " (پس از راهنمایی شخصی، او یک پدرمانو برای حاضرین دعا کرد. سپس به وی پرسید:)
"- آیا خانم امروز دوباره خواهد آمد؟"
(مریم مقدس) "- بله، ساعت ۱۰:۳۰ بعدازظهر در کاپل مجدداً برای شما ظاهر خواهم شد."
(مارکوس) "- آیا خانوم میخواهد چیزی خاصی به ما بگوید؟"
(مریم مقدس) "- من آرزو دارم که امشب شما با شدت دعا کنید، تا سیناک در خوشحالی انجام شود و بیش از همه اینکه امروز بر پیامهایی که من و یسوع برایتان در هفتم ماه گذشته دادهاید مدیت کنید. پیغامهای من نباید در یک جعبه قرار بگیرند بلکه باید در دلها شما باشند."
(توضیحات - مارکوس): (پس از آن مریم مقدس دستهایش را بر روی حاضرین کشید و با زبان مادریاش دعا کرد. هنگامی که او میدواخت، دودی مانند بخور از بدنش به سوی آسمان بالا رفت. پس از پایان دعای وی، نورهایی از دستهایش بر روی حاضرین فرود آمدند که من آنها را تبارکات مریم مقدس دانستم)
(مریم مقدس) "- بگوید که برای همه شما دعا کردهام، شما را مبارک میکنم و از حضورتان در اینجا سپاسگزاری میکنم. هیچکدامشان خالیدست به خانه نخواهند رفت بلکه هر کدام کمی از نعمتهای من دریافت خواهند کرد."
(مارکوس): (پس مریم مقدس، نگاهش را به سوی آسمان کشید و افزود:)
(مریم مقدس) "به صلح خدا بروید."
(مارکوس): (پس از آن علامت صلیب را بر روی حاضرین کشید و آهسته دور شد.)
ظهور در کاپل - ساعت ۱۰:۳۰ بعدازظهر
(مریم مقدس) "من برای فرزندان من که اینجا هستند بسیار خوشحال هستم. با من یک پدرمانو برای نیتهایشان دعا کنید."
(مارکوس): (پس از اینکه دعای آنها خوانده شد، او یک دیگر پدرمانو برای صلح جهان و یک گلوریا به تعویض مقدس ترین سهتایی دعا کرد. سپس پرسید:)
"- مادر آسمانی، دو جوان خواستار شدند که بگویم خانوم میخواهند خودشان را وقف قلب پاک شما کنند."
(خاتون)"- پاسخ دهید که من آنها را پذیرفتهام و خواهانم هستند."
(مارکوس)"- آیا خاتون میخواهید پیامی به ما بدهید؟"
(خاتون) "- بچههایم را ببین: - فرزندان عزیز، من با شما هستم و از شما میخواهم که باور کنید مانند آنکه مرا دیدید!
من را در دلهایتان به خانه ببرید. اگر مرا همراه خودتان به خانه بیاورید، هر گونه شرارتی که در خانهاتان است فرار خواهد کرد! جایی که من وارد میشوم، شر باید بیرون رود! اگر مرا دعوت کنید، زودتر از آنکه فکر کنیم، دلهای شما را پر خواهم کرد و همراهتان خواهم بود.
این کریسمس، در دلهایتان غار من، غار بیتلحم را پیدا کنم."
در نام پدر، پسر و روحالقدس شما را مبارک میگویم.
(مارکوس): (اینجا پایان قسمت قابل شنیدن پیام است که خاتون از طریق من به همه گفتهاست. آنچه بعدتر آمده فقط برای من منتقل شده)
(خاتون)"- فرزندم، بچههایم را بخوان تا روزاری بیشتر دعا کنند. شما هنوز تمام عظمت و زیبایی روزاری را ندانستهاید. تلاش کنید که روزاریم را بیشتر و بهتر دعا کنید."
و بیایید برکت آن را دریافت کنید."
(مارکوس): (هنگامیکه خاتون در پایان هر ظهور، مرا دعوت میکند تا برکتش را بگیرم، این کار را همانگونه انجام میدهد که از ابتدا ظاهر شدنها شروع شد، به جز چند بار اول.
هر روز، پس از پایان ظهور، خاتون دستهای خود را بالای سر من باز کرده و برف کوچکی از سنگچینهای نورانی ریخته و در سکوت برای مدتی روی مرا دعا میکند. چهرهاش بسیار نازک و مادری است، و آنچه احساس میکنم نمی�باشد به زبان درآید.
این حتی در ظهورهایش روز هفتم اتفاق میافتد، زمانی که همراه با پروردگار ما آمدهاست، که در این لحظهها با محبت بیحد و عذوبت زیادی بر ما نگاه دارد. به نظر میرسد که برای او لذت بزرگی است تا مرا چنین ببیند، در باریش خود.
در برکت دادن به حاضران، خاتون معمولاً با دستهای باز آنها را مبارک میکند، علامت صلیب را با محبت بیحد و عشق ترسیم یا نشان داده و سپس آهسته حرکت کرده و دوباره به سوی آسمان بالا رفتهاست، همانگونه که در پایان این ظهور نیز اتفاق افتاد.
گاهی اوقات علامت صلیب به هزاران سنگ کوچک یا جریانی از نور تقسیم شده که بر روی حاضرین فرود آمده است. گاه دیگر هنگامی که مریم مقدس بالا میرود، یک دل بزرگ قرمز را پشت سر گذاشته و با ضربات نور پالپایی که نشان دهنده عشق او برای همه است.
و در بعضی از مواقع نیز راههای متفاوتی دنبال میکند، کاملاً جدید، مطابق قصد مریم مقدس. این یک الگوی سختگیرانه نیست بلکه خودبهخود و طبیعی مانند حرکت معمولی شخص زندهایست. با این حال، روشهایی که من آن را گزارش کردهام ممکن است به گونه ای، از نظر او بیشتر مورد علاقه باشد)