میخواهم به دلهای شما سخن گویم. آرزو دارم، فرزندان من، همهتان را بر زانوهای خود بگذارم، چنانکه هر مادری میکند وقتی که مشاوره و پشتیبانی از کودکش میدهد. میخواهم همهتان را بر زانوهای خود بگذارم و به شما یاد بدهم خدا را دوست داشته باشید!
فرزندان، میخواهم به شما اطلاع دهم که زمان نزدیک است! آزادی شما در حال رسیدن است، اما. هنوز نیاز دارم تا دلهای شما تبدیل شود. ساعتها خونین و دردناکتری پیش روست! بسیاری از ایمان خود را با آنچه خواهد آمد از دست خواهند داد.
بسیاری از کفهائی در دریا شکل میگیرند، و بخشی زیادی از زمین ویران شده و غرق خواهد شد وقتی ساعت عدالت برای گناهکاران فرا رسیده باشد.
فرزندان، درد من بسیار است زیرا آنها را میبینم مانند احمق رفتار میکنند، پیامهای مرا قبول نمی�یند و هشدارهای خدا. حتی کسی که با عشق به هشدارهایم گوش نداد باید حداقل به کلام خدای ما گوش دهد. همه آنچه من هشدار میدهم در کتاب مقدس نوشته شده است، اما. فرزندان عزیزم، دلهای شما هنوز سخت و بیاعتماد باقی ماندهاند، بیتوجه به صدای مرا.
چه دردی برای قلب من!!! (در اینجا او سخن خود را قطع میکند و گریه میکشد.)
آه! چه دردی که احساس میکنم! بین دو شمشیر هستم!
از یک طرف، جنون انسانها در پذیرایی خدا, رد کردن همه دعوتهای مرا، انکار پیامهای و نشانههای من. از سوی دیگر، زمان شما کمتر و کمتر میشود، حالا فقط با یک رشته نگه داشتهام!
فرزندان عزیزم، بین این دو شمشیر دردناک هستم، نمی�یدم چه باید کنم، دیگر چیزهای برای نجات شما نکردهام!
خواسته بودم دستهایتان را قرض بگیرم تا همهی برکت من به شما برساند. خواسته بودم پاهایشان را از آنها قرض بگیرید تا پیامهای مرا به هر جا رسیدگیده باشد. خواسته بودم لبهایشان را قرض بگیرد تا پیامهای مرا منتقل شود، تا عشق من به همه برسد، اما. سختدلی آنها چنان است که نمی�یندن مرا گوش میدهند. هر کدام هنوز در تندرستی خود، بیتوجهی و عدم علاقهای که روزبهروز بیشتر شدهاند غرق هستند.
فرزندان عزیزم، شریکهای سدم و عموره نشوید! مانند آنها که بسیار کم بودند، زیرا همه شهر گناه کرد و کاملاً از دست رفت، اما یکی یا دو نفر نبودند که با گناه موافق نبودهاند! (فکر کنید!) تنها بنده خدا, لوت، از این فاجعه نجات یافت.
شریک گناه نشوید، گسترش بدکاری را دیگر اجازه ندهید! بیشتر، فرزندان عزیزم، دنیا ادامه دهد تا در چاه نفرت و هلاکت فرو ریزد، با من واکنش نشان دهید، بچهها!!! به تسبیح من بچسپید! از خدا دعا کنید! زانو زدنید! لطف را از خدا طلب کنید، زیرا تنها کسی که در عبادت میخواهد خدا با دل خم شده پیش او است، هنوز میتواند رحمت خداوند را دریافت کند!
مردها خشونتآمیز و دلیر شدند، از خدا خندهاند. برخی فقط برای تمسخر ایمان و چیزهای عیسی من به کلیسا میروند. دیگران از من سوءاستفاده کرده تا بتوانند دروغ و خطا را پخش کنند.
(یادداشت - مارکوس): (مریم مقدس در اینجا اشاره کرد به ظاهرشناسیهای نادرست، که امروزه بسیار زیاد هستند و برای ایجاد اشتباهات و بیاعتمادی در روحان دربارهی ظهورهای واقعی طراحی شدهاند)
اما. من، فرزندان عزیزم، هنوز نیاز دارم به دعاهای شما! از آنها که میگویند ندعا کنید گوش ندید، بچهها!!! دنیا نه با سخنرانی بلکه... توسط دعای نجات خواهد یافت.
سلامت جهان خواهان است، اما نه توسط رئیسجمهورها، بله توسط دعا و ایمان. جایی که ایمان هست، صلح هم هست. جایی که ایمان نیست، صلح نیز نیست.
از همه شما، تمام فرزندان عزیزم، میخواهم دلهای خود را به من باز کنید و با دقت گوش دهید به آرزوئی که امروز برایتان بیان میکنم. این هفته به قداس مقدس بروید، در سه قداس متوالی شرکت کرده و آنها را به میکائیل فرشته بزرگ تقدیم کنید تا همراه من بتوانیم اژدها را در چاه فرو ریزانیم، تا زنجیرهای بسیاری از فرزندان عزیزم که موفق شدهاند او را بنده کنند، بریده شود. او، همانطور که قبلاً نیز برایتان گفتهام، اطراف خود خشمگین است و مانند شیر فریاد میکشد، سعی دارد دلش را بخورد.
نیاز دارم تا به پدر ابدی بدن, خون, روح و قدرت دیوینی. تمام قدرت. بدن و خون پسرم عیسی در قدس مقدس تقدیم کنید. این سه روز تعویض را انجام دهید، با گرفتن کمونیون و آنها را به پدر ابدی تقدیم کنید تا همچنان بر شما رحمت ریزد.
شما خواهید دید که بسیاری از نعمتها که مانع شدهاند، میتوانند رخ دهند، و دلهای فرزندان فقیرم در همهی قسمتهای جهان توسط من آزاد شوند. به شما وعده میدهم که در این سه روز دنیا را گردوندهام تا فرزندانم، آنهایی که بیشتر تحت خطر محکومیت هستند، آزاد شود.
بچهها، از شما میخواهم با من در دعا شرکت کنید.
برای پسر اول محبوبم، پاپ مقدس یوحنا پل دوم, گوش دهید به آنچه که محبوبم میگوید! گوش دهید به آنچه او در این زمانها میگوید: "این روزها هستند که چشمهایش بر مریم بلند شدهاست! از راعی بپرسید که میگوید: "همهی آنچه را که در پیامهای مادر ما دیدید، پذیرفتید! آنچه را که راعی میگوید، پذیرفتهاید! صدای یوحنا پل دوم صدای مسیح است که میگوید: "به مادرم گوش دهید!"
به صداهای من گوش بدهید! به فریاد ناخوشایندی گوش بدهید که از قلب بیعیب و نقصم پراکنده شدهاست، زیرا دلمشغول درد است و دیگر نمی�دی چه کاری برای نجات خود بکند.
فرزندان من، همهی شما را دوست دارم، همهی شما را دوست دارم. میخواهم همهی شماست را در قلب بیعیب و نقصم قرار دهیم، اما بسیاری سرد هستند و به پیامهایم ایمان ندارند. بسیاری از درخواستهایم پذیرفته نمی�دی و زندگی خداوند اراده-هایش را انجام ندیدن.
از شما میخواهم، فرزندان محبوبم، بهطوری که من رو دیدی ایمان بیاورید و مانند آنکه در گردنم هستید، مرا دوست بدارید! دلهایتان را در دست-هایش عیسی قرار دهید، فرزندان محبوبم!
زمان تبدیل پایان یافتهاست، و اکنون زمان بازکردن دلها است. وقتی یک نور شب را روشن کند، بداند که آن وقت عدالت-ی خداوند است. بدانید فرزندان من، زمانی برای تبدیل شدن گذشتهاست. این علامت, یکی از تأییدیههاییست که به شما میگذارم. بدانید زمان رسیدهاست، سریعتر تغییر کنید! روزانه تسبیح بگویید.
عذاب سدوم و گمره در مقایسه با آنچه برای شرورانی و گناهکارانی که بدانند انتظار میرود، چیزی نیست! اما همانطور که قبلاً گفتهام، کسی که به طور کامل اعتماد خود را به من سپرده است، از طریق دعا روزانه تسبیح مقدس، خاصهٔ آنِ عیادت و صلح، مطمئن خواهد شد نه تنها از نجات خودش بلکه از نجات خانوادهاش و همه کسانی که دوست دارید، و دشمنان شما که شما را نفرت میورزند.
برای دشمنانتان دعا کنید، زیرا من نیز خواهشم است تا آنها را نجات دهم.
این ساعت کلیسا کامل و همه فرزندانش است که وارد شوند و زیر پردهام در تالار امن قلبِ پاکمن باقی بمانند.
به نام پدر، به نام پسر، و به نام روحالقدس شما را برکت میدهم."