پدر من را تحسین کن. من هستم، کودک الهی پراگ. مرا پرستش کن، دوستم داشته باش، ستایشم کن. من بسیاری از نعمتها را به پیروان و بندگان خود خواهم بخشید.
اینگونه با من دعا کن:
ای کودک الهی پراگ، صدای مرا بشنو. اکنون بیشتر از همیشه به تو نیاز دارم. در راههای دنیوی گم شدهام، در راههای تاریکی که تو میدانی.
از بیتفاوتی، کسالت و ناامیدی برای یافتن آسایش و شادی به دنیا روی آوردهام. مرا نجات بده.
تنها تو میتوانی مرا نجات دهی، زیرا تو بخشنده و دلسوز خدای مهربان هستی.
تو میدانی که من به بخشش، شفا، رهایی و رستگاری نیاز دارم. همیشه از تو پیروی نمیکنم و به حرفهایت گوش نمیکنم. همیشه اطاعت نمیکنم و دوستت ندارم. مانند یک گوسفند لنگ هستم که کمک و یاری خود را در تو جستجو میکند، ای خیر برتر.
مرا معاف کن، از همه دشمنان رهاییام بده و به قلب من آسایش و آرامش ببخش.
ای کودک الهی پراگ، با روح القدس مقدس خودت و مریم ملکه به من کمک کن. به ردای سلطنتی مقدست چنگ میزنم. شکوه، افتخار، قدرت و عظمت از آن توست، ای جلال الهی.
به من یاد بده که دوست داشته باشم و ببخشم. مرا با عشقت احیا کن و آتش محبت تثلیث را در من احساس کنم. آمین.
مذبحهای مقدس در خانهها برپا کن و آنجا مرا گرامی بدار. من جایی هستم که دعا، ایمان و صدقه وجود دارد. من در قلبها زندگی میکنم، معابد واقعیام، جایی که عهد پیمان جدید حک شده است.
سلام، کلیسای باقیمانده دوران آخر. سلام، گلهای وحشی من.
منابع: