۲۰۲۳ ژانویهٔ ۲۴, سهشنبه
سوگواری در کلیسا به زودی فرا میرسد! خشم خود را بر رم فرو خواهم ریخت!!!
پیام از خدای پدر به میریام کورسینی در کاربونیا، ساردینیا، ایتالیا

کاربونیا 23.01.2023
من خدای پدر قادر مطلق هستم!
بیدار شوید ای مردان: خدای شما شما را به سوی خود فرا میخواند: توبه کنید!
اینک، زمان رسیده است؛ خشم من از قبل بر زمین آمده است، بر این بشریت منحرف که پشت کرده است به آفرینندهاش تا شیطان را پرستش کند.
کار شریر ادامه دارد بدون مانع، ... سوگواری در کلیسا نزدیک است: ...آنها آموزههای من را زیر پا خواهند گذاشت و آموزههای دشمن را تحمیل میکنند.
رسوایی که در کلیسای زمینی وجود دارد پیش چشم دنیاست... اما انسان سوال نمیکند یا مداخله نمیکند تا به بیحرمتیهای دائمی که در آن رخ میدهد، "کافی است" بگوید.
درد من به عنوان یک پدر بیپایان است؛ فرزندانم را از دست میدهم: آنها نمی خواهند به سوی من بازگردند، خودشان را بیشتر و بیشتر به شیطان تسلیم میکنند.
جنایت هولناک مرد نالایق در کلیسای زمینی فراتر از تصور است.
شیطان ردهها را هدایت میکند؛ کشیشان من از جام نفرینآمیز او نوشیدهاند: دیگر هرگز نور روز را نخواهند دید.
من خدای آفریننده، خدای عشق شما هستم، نمیتوانم تحمل کنم، ... این چالش به سوی من پایان شما را رقم میزند!
افعیهای لعنتی،
سریعاً جامهای که از کشیش واقعی مسیح دزدیده شده است را دور بریزید! نمیتوانید مقدس بپوشید زیرا دیگر فرزندان من نیستید؛ قلب خود را به شیطان فروختهاید، خودتان را شاهزادههای کلیسای زمینی معرفی کردهاید، سرم خطرناک آن را نوشیدهاید، باعث انزجار در چشمان من شدهاید! سر خود را با خاکستر بپاشید! پاک شوید! مرگ از قبل درون شماست! گردباد دروغهایتان در هوا طنین انداز میشود و نفرینها و ویرانی به مردم من میآورد.
اینک، اینجا هستم، آمادهام!
ای مرد، خودت را برای سقوط در باتلاق بدبختی آماده کن، ... با درد جانسوز زمانت را پایان خواهی داد!
من خدای حسود هستم؛ پسرانم را دوست دارم، بر خیانت آنها گریه میکنم.
به انسان زندگی بخشیدم تا در شگفتیهای عشق من زندگی کند، اما: .... روزی یک بذر نفرین شده در قلب او جا گرفت، ...او آن را پذیرفت، سقوط کرد، ...خودش را تسلیم خدای دروغ، مرگ ابدی کرد.
چشمانم رفت و آمد شما را بررسی میکنند: ای فرزندان من گم شدهاید؛ نمیخواهید به سوی من بازگردید، خداحافظ!!!
... دیگر اشکی ندارم، خستهام! خداحافظ!!! خداحافظ!!!
اینک، ساعت مداخلهی من فرا رسیده است. میآیم تا وفادارانم را با خود ببرم.
آن شب زمین خواهد لرزید، خواهد لرزید، خواهد لرزید! رم تسلیم میشود!!! خشم خود را بر رم فرو خواهم ریخت!!!
صبر کن تا ببینی ای مردان!
اکنون به شما میگویم ای فرزندان تاریکی: ... اینک، آن شب مانند دستههای حشرات از اتاقهای زیبایتان که در آتش خواهند سوخت پرواز خواهید کرد، مثل دیوانگان برای پناهگاه فرار خواهید کرد، اما همه چیز بیفایده خواهد بود!
خداحافظ! خداحافظ!...
واقعاً خستهام! آمین.
منبع: ➥ colledelbuonpastore.eu