به نام پدر و پسر و روح القدس آمین. قبل از شروع قداس مقدس قربانی، فرشتگان از چهار طرف جمعیت را به خانه کوچک کشاندند. آنها از آنجا به اتاق بیمارم رفتند و هدایایی برای من آوردند. خواستار قرار دادن من در جام قربان شدند و همه کفارههایم دوباره و دوباره برای کلیسای ویران شده تقدیم کردند.
پدر آسمانی امروز میگوید: من، پدر آسمانی، امروز با قدرت مطلق و توانایی از طریق وسیله خود، دختر مطیع و متواضع آنه که کاملاً در ارادهام است و فقط کلمات بهشت را تکرار میکند، یعنی کلماتم امروز سخن میگویم.
پسران عزیز من، مؤمنان عزیزم از نزدیک و دور، زائران عزیزمان، گله کوچک عزیزان، گله کوچک عزیزام، امروز با تمام یکدستی و نبوت به شما سخن میگویم.
فرزندانی را که هنوز هم پسر من یسوع مسیح را دنبال میکنند از چهار گوشه زمین جمع میکنم. تو، فرزند کوچولو من، فرشتگان بالا رفتن و پایین آمدن خود را دیدی، زیرا آنها قربانیانت را به آسمان آوردند. آنها آنها را از شما گرفتند و به پدر آسمانی دادند.
به شما نیز، مؤمنان عزیزم، این صدا بزرگ نقره فرشتگان برای شما هم بود. توش را روشن شنیدی، فرزند کوچولو من، و باید آنرا به مردمم منتقل کنی.
بله، کلیسای مقدس کاتولیک و رسولان من، کلیسا که پسرم بنیاد گذاشت، در ویرانی بزرگ است، نه فقط تخریب شدهاست. بازوی غضبم برای مدت طولانی فرو رفتهاست. اجازه میدهم رویدادهای خود را بیتوجهانه پیش برود. بنابراین، فرزند کوچولو عزیزم، هنوز هم به خاطر من بیمار و کفاره هستی.
فداکاری شما بود که امروز قادر نبودید در شب تعزیر در ویگراتسباد شرکت کنید، جایی که تو، گلهٔ کوچولوم محبوب و بسیاری از پیروان پسرم حضور داشتند. آنها مقاومت کردند. ثابت کردهاند که دنبال کردن و شاهدی بودن پیامهای من را جدی میگیرند. آرزو دارم همهی شما که هنوز بهمن پیوستهاید برای من و پیامهای من شهادت دهید. بسیار مهم است، محبوبانم، کسانی که وظیفهٔ ویژهای بر عهدهٔ آنها گذاشته شدهاست. باید ارادهٔ من را در کلش کامل کنید، نه فقط بخشی از آن. این پیامها باید بهقدر کافی اهمیت داشته باشند تا بخواهید آنها را همهی جا برای کسانی که میخواهند خواندنشان اعلام و توزیع کنید. اطاعت کردن، محبوبانم، بر اختیار شما نیست. این مردم را در دستهای من، در دست پدرم قرار دهید. سپس وقتی بهمن پیوند خواهند خورد، توسط من هدایت خواهد شد، پدر آسمانی. دلهایشان با عشق من آتش گرفته خواهد شد. این عشق کافی است تا پیامهای من کاملاً انجام شود.
عزیزم کوچک، چقدر مهم است که این تعزیر برای تو در جایمن ویگراتسباد باشد. چه مدت طولانی هستم که از شب و روز میخواهم این تعزیر را ازت بگیرم. و تو به کلمات من اطاعت کردی و خواستههای من را دنبال کردی و بر برنامهی من توجه داشتی، نه بر خواستههای خودت. خواستههای شما متفاوت است. کیست که برای شما، محبوبانم، میخواهد در این دنیا رنج بکشد - عمداً و نه برای خودش بلکه برای دیگران؟
تو، عزیزم کوچک، ارادهی خودت را بهمن دادی و این اراده را به پسرم سپردی. او درون تو دچار درد میشود - خودش. دوباره رنج صلیبش را تحمل میکند. و تو این رنج را در روحت تحمل کردی. چه معنایی دارد، عزیزم کوچک، که اغلب تجربه کردهای وقتی آزار بسیار بزرگ شد در تو. آنگاه بهمن فریاد زدیدی و من آرامتی برایت فرستادم اگرچه احساسش نکردی. هم از ترکم خودت را حس کردی. باید باشد، عزیزم کوچک. تو امن و محفوظ هستی در دستهای من.
چقدر بارها، مؤمنانِ محبوبم، بهتان هشدار دادم. این ویرانی در کلیسای من نبود اگر مقامات من کلمات من را با تمام استوارگی و تعهد کامل دنبال میکردند. انجام دادهاید، مقامهای محبوبم؟ خودتان را بهمن و ارادهی من سپردید؟ نه! - از ارادهی من سرپیچی کردیدم و بر اساس خواستههای خودتان تنظیم شدید. این خواستهها در برنامهی من نبودند. کلیسای من را فروختید.
تو، عزیزترین رهبر عالی! چه کاری انجام دادی؟ قدرتِ کلیدهایی که به تو داده بودم را به رؤساءٔ خودت فروختید. کلیسای من را به جامعههای بیندینی فروختهاید. آیا درست است آنچه کردی؟ هنوز میتوان گفت که باید این کلیسا را اطاعت کنید؟ شما باید رهبر عالی و رئیسانِ روحانیات از رهبر عالی اطاعت کنند؟ آیا این حقیقت دربارهٔ کلیسای کاتولیکم امروز هست؟ نه! - این گمراهیست. شیطان در این کلیسا قدرت دارد و من، پدر آسمانی، نیست چون اجازهی آن را به او دادهام. من نیز حاکمِ بر شیطان هستم. وقتی فردا بگویم که قدرتت پایان یافتهاست و از توانای مطلق خود استفاده کنم، باید بروی، قوتِ شیطانی! روحِ بد! روحِ بد در بسیاری از مردم گمراه شدهاید که مقاماتم با بهرهگیری از قدرتشان شما را گمراه کردهاند. هنوز برای تو، عزیزترین مقام، این قدرت مهم است. آیا همچنان به توانای مطلق و تمامیت من امروز ایمان داری؟ هر وقت میخواهم میتوانم توی را نابود کنم اگر بخواهم و در برنامهی من باشد. و سخت خواهد بود آنچه باید تجربه کنید آنگاه.
به صداِ ترومبون گوش بدهید! زودی آمدهاست! آنگاه پایان زمانم است! نه قضاوت نهایی! دو چیز را با هم اشتباه میکنی.
جریانهای زمانی به شما پیشگویی کردهاند. در چرخشِ اوقات ایستادهاید و مطابق آرزوهای من قرار نگرفتهايد. طبق برنامهی الهی رفتید نه! او را رد کردید. او را درون خودت نابود کردید چون دیگر به سهگانه ایمان ندارید - حتی آن هم نیست که دارید. خداوندِ سهگانه را از زندگیهایتان حذف کردهاید. اکنون کیست که اطاعت میکنی؟ شیطان! او است که قدرت دارد بر تو زیرا اجازهی آن را دادهام.
"از من دور شوید، چون شما را نمی�دهام," وقتی در آسمان با تمام توان و جلال ظاهر شوم به دیدارتان خواهم آمد. این حقیقتِ من است، حقیقتِ خداوندِ سهگانه که با تمامیت خود خواهد آمد. آیا ندانستید، عزیزانم؟ چقدر از ایمانِ واقعی کاتولیک دور شدهاید! با پروتستانها همنشینی میکنی و به اکومنسم و پروتستانیت متحد هستی. کلیسای کاتولیکم را کشتار کردی. برای شما مهم نبود که من، خداوندِ سهگانه، اعتراف کنیم. اکنون قدرت در اولویت است برایتان امروز.
چقدر شبهای توبه فرزند کوچکم برایت قربانی کرد، چقدر ساعتِ توبه در آزار و رنج کامل. او به توبه گفت «بله». «آری پدر، اگر این ارادهٔ توست، آنگاه بر من انجام شود.» و آنها را رنج دادم، هرچند که مرا درد میداد، من، پدرشان از آسمانها. درد ادامه داشت تا زمانیکه او روزانه و شبانه بود و به شما اطلاع رسانی کردم. آیا اطاعت کردند؟ آیا باور داشتند که من، پدرِ آسمانی، با قدرت مطلق خود آن را انجام دهیم؟ مرا بارها هشدار دادم: «بازگشت کنید، برگردید و در یک اعتراف توبهکارانه معتبر پشیمان شوید.» آیا این کار را کردید؟ آیا پیروی از پیشگوییهای من که برای شما بسیار مهم است کردهاید، آنهایی که به دنیا فریاد زدهام توسط فرزند کوچکم، از طریق اینترنتِ من؟ متعلق به منست! پیامهایم را فرستادم و از آن استفاده میکنم. پیامهای من امروز در سراسر جهان شناخته شدهاست. نه پسرک کوچکی هست که باید به دنیا فریاده شود، بلکه ارادهٔ پدر آسمانی شما است. دربارهٔ حقیقت است، دربارهی تنها حقیقتی که باید دنبال کنید و این کار را نکردهاید.
چقدر دردیست رنج پسرم در فرزند کوچک من. اگر او را تقویت نمی�دم، به دلیل رنجهایش فرو ریخته بود زیرا تمام بدنِ او درد است که باید برایت تحمل کند، چون شما کلیسای مرا با گناهان خود ویرانه کردهاید. و هنوز هم باور ندارید. بنابراین باید کشیشگریام را دوباره برقرار کنم، و پسرم در فرزند کوچک من آن رنجها را خواهد داشت. یک کلیسا جدیدِ کاتولیک و رسولی برای این کار بنیان میگذارم، و فقط به کسانی نیاز دارم که با تمام استوارگی از پسرم پیروی کنند و فوراً کلام او را در سهتایی انجام دهند. هیچ چیز جز توجه کردن به کلمات و پیشگوییها و فورا اطاعت از آنها بکنید، زیرا آنگاه چیزی برای شما، محبوبان من، فرزندان پدرِ محبوبی نمی�دهد.
محبوبانی که ایمان دارید، بیدار شوید، بیدار شوید، زمان رسیدهاست، تکمیل شده!
چند روح به ابیِ دایمی سقوط خواهند کرد و من، پدر آسمانی که آنها را آفریدم، باید ببینم آنها فرو میریزند. نمی�دم برگردانم چون کلام مرا معتبر است، کلمتِ دائمیام، کلمهی حقیقت! چقدر بارها به شما گفتهام اطاعت کنید از کلمات من و راههای مرا بگذرید، زیرا من حقیقتم و زندگیام. کلمتی که صادقست.
اما شما در دنیا میزیید. از لذتهای دنیوی بهره مند شدهاید و هیچ چیز دیگر. به شما اختیار آزاد خود را دادهام و آنرا برگردانم نمی喫، چون این انتخاب را برایتان باقی گذاشتهام: بله گفتن به کلمت پدر یا خیر. یک خیر همچنان خیر است. آن قابل بازگشت نیست - چنانکه رئیس گله نیز برای خودش تعیین کردهاست: او به من یک خیر کاملاً سازگار گفتهاست: "من ادامه میدهم قدرت خود را به عنوان رئیس بزرگ گله، همانگونه که میل دارم و باقیماندم رئیس بزرگ گله، و همچنان دنبالههای کوچک گلم را در اشتباه، در ابهام هدایت میکنم. کلمات پدر آسمانی من در سهگانهای توجه نمی喫 ندارم، چون نمیتوانستم به او این تسلیم کامل بدهم. زندگیام از ترس انسان است نه از ترس خدا. جایی که باید خواستار روحالقدُس شدهبودم، درخواست نکردهام." پس شما باید آنرا بگویید و اعتراف کنید، رئیس بزرگ گله من.
کوچولوم تو برایت فدیه میدهد، همچنین برای گناهانت، برای نیکیهایت و برای شهادت ندادن. آیا پشیمان خواهی شد؟ دوباره به پدر آسمانی خود درخواست خواهد کرد و فریادهاش را بلند خواهد کرد یا باید ادامه دهم: "من شما را نمی喫 شناسایی! در کنار ابیس ایستادهاید، و اگر من شما را نگه ندارم، از قبل کشته شدهبودید. اما مرگ گناهکاران را نخواهم، بلکه میخواهم که تبدیل شود و زنده بماند.
کوچولوم تو ادامه خواهد داد یک بله روشن به فدیه برایت. او برایت رنج میبرد، رئیس بزرگ گله من، چون مربوط به کلیسای تنها، مقدس و کاتولیکی من است.
و اکنون عزیزان کوچک گلم، زودتر یا دیرتر زمان حضور شما در ویگراتسباد/آپفنباخ تمام خواهد شد. آدینه بعدی سفر بازگشت خود را به خانه بر اساس آرزو و میل من شروع خواهید کرد. تو، کوچولوم، تا روز آخر رنج میکشی. اما نیروی برای آغاز این راه برگشت دادنام. باید باشد که رنجت تا آخرین نفس برنامهریزی شدهباشد. ادامه دهید بلهای خودآگاه و سازگار به من بگویید، چون هرروز تسلیم کامل را انجام میدهید.
تو هم، وفادارم، خودت را در جام قربانی قرار بدهید. به کلیسای من بنگرید! آیا یک کشیش قربانگاهی تنها را دیدید؟ آیا خودش را کاملاً قربانی کرد؟ نه! - هر کشیش که میخواهد از من پیروی کند چیزی برای خود نگه دارد. و این نیست کاملیت و نتیجهگیری. همه چیز از شما میخواهم، همه چیز، همه چیزی که به تو دادهام! آنها را دوباره به من بدهید، سپس امن است و سالم خواهد بود و یک روز اجازه خواهی داشت تا جلالم را برای همیشه و ابد ببینی. این هدفت است و همچنین راهت. چنین میخواهم. در سهگانه محافظت شدهای و توسط مادر عزیز خود محافظت شدهای، توسط همه فرشتگان، به ویژه با فرشته مقدس آرکانجل مایکل و فرشته آرامش، فرشته مقدس لکیتیل.
در حقیقت بمانید و وفادار من باشید و عشق را زندگی کنید، زیرا عشق الهی بزرگترین است! به آسمان بنگرید! میآیم و تو مرا خواهی دید. هیچ چیز برایت رخ نخواهد داد. باید از من خبر دهید و شهادت بدهید. این اکنون همه راهات است.
تو را دوست دارم و الان میخواهم برکت بدم، تو را محافظت کنم و به جایی که میخواهم فرستادم. خدا سهگانه با تمام فرشتگان و قدیسان برکت شما را بدهد، به ویژه با مادر آسمانی عزیز خود، پدر، پسر و روحالقدس. آمین. تو را دوست دارم و برکت بدم. آمین.