به نام پدر و پسر و روح القدس آمین. در طول تسبیح من اجازه دیدن بسیاری از چیزها را داشتم. این چنان مرا لمس کرد که ناگهان عیسی مسیح را با بازوهای کشیده شده و زخمهای خونریز بر صلیب چمن دیدم. مادر مقدس نیز به عنوان مادربزرگ دردناک با دل خونین ظاهر شد. او به من گفت: "دوستم کوچک، دل من از دردی که مردم این صلیب را نمی�یابند خونی شده است. بعضی حتی آنرا ناپسندیدهاند. دل مرا میسوزاند." او کاملاً سفید پوشیده بود. ستارگان طلایی کوچکی بر لباسش تیزیده بودند. یک تاج باز روی سرش قرار داشت. سنت جوزف و عیسی کودک در بغلش با نورهای نقرهای و طلا تابانده بودند. او گل لاله پاکیش را به سوی ما کشیده بود. گروه صلیب طلایی بود. فرشته بزرگ مایکل شمشیریاش، مانند اغلب موارد، به چهار جهت زد. سنت پادره پیو روشن شده بود و برایم مبارک گفت و زخمهای دستش و پایش را نشان داد. قسِّ مبرک، پدر هیبر، در نور طلایی غوطهور شد و پرتوها از صلیب چمن پراکنده شدند. او نیز برایم مبارک گفت. بنابراین همه چیز ناگهان روشن شده بود. همه چیز با نور طلایی تیزیده بودند، حتی گلها.
پدر آسمانی چنین خواهد گفت: من پدر آسمانی هستم که اکنون در این لحظه از طریق ابزار و دختر مرا، آن، سخن میگویم. او در ارادهٔ من است و تنها کلماتی را بیان میکند که از من آمدهاند، هیچ چیز از خودش نیست.
دوستم کوچک، شما بسیار شگفتزدهاید که من به عنوان پدر آسمانی امروز با شماست سخن گویم. شما پسر مرا انتظار داشتید. اما چون این پیام برای صلیب چمن در سهگانهٔ مقدس چنین مهم است، اکنون با شما، فرزندان محبوب پدر، سخن میگویم.
دوستم زائرین، دوستم وفاداران، دوستم گله کوچک من، من به عنوان پدر و یک پدر مهربانی که هستم، امروز چند کلمه را با شما اشتراک گذارم و برخی پیامهای مهمی را برای شماست. از آنها خوش آمدید و تبریک میگویم که در این روز افتخار و جشنوارهٔ ۳۸مین سالگرد صلیب چمن به زیارت آمدهاید! آیا نیست یک معجزه، دوستم محبوبان، که این صلیب هنوز وجود دارد؟ چه قدر رد شده بود، اما من پدر آسمانی بر این صلیب پسرم نگاه میدارم.
خانواده محبوب رست، آقای و خانوم رست، شما دوستم محبوبان، از این مکان عبادت، این مکانی زیارتگاهی و به ویژه این مقدسترین جای صلیب چمن مراقبت کنید. امروز میخواهم تشکر خود را برای نگهداری چنین مقدسی از این مکان ابراز کنم. آسمان همیشه شما را برای حفظ کردن این مکان چنان مقدس سپاسگزارد. همه چیز کشت شده است، همه در ارادهٔ پدر آسمانی است.
پسر من عیسی مسیح از تمامی شما، فرزندان محبوبم، میخواهد که صلیب خود را بپذیرید. آنرا رها نکنید. من به عنوان پدر آسمانی دربارهٔ صلیبی که دارید و چقدر برایتان در بعضی روزها سخت است، اطلاع دارم. دوباره این صلیب را بر دوش خود قرار دهید. از آسمان دعوت کنید، مادر آسمانتان را فراخواند اگر این صلیب برای شما سنگین باشد. او شماتن به بازوهای خودش میگیرد و شما را به من، پدر آسمانی در سهگانه، هدایت خواهد کرد و ما همه با هم این صلیب را بر دوش خواهیم داشت. مقاومت و قوت کاهش نمی�یزد.
عزیزان آقای رست و خانم رست، از این رد شناخت ناراحت نباشید که این مقدسترین قربانی عیسی مسیح، قربانی عیسی در آیین ترنتینی، در اینجا برگزار نشود. آیا میخواهید یک اجتماع مدرنطلبانهای را در اینجا داشته باشید؟ نه! تنها یک مراسم قربانی ترنتینی ممکن است در اینجا باشد زیرا مقدسیت را بیان میکند. اما زمان هنوز تکمیل نشدهاست. از آن درخواست نکنید. دوباره صلیبی که دارید بر دوش خود قرار دهید و با عشق نزدیکانهای برای پسرم، که بارها به میل خودش صلیب را بر دوش گذاشته بود در راه شوقهاش، حمل کنید. این یک مسیر سنگی و شیبدار است تا گولگوتا. بنابراین ترسید نکنید. مسیر سخت است اما میتوان آنرا طی کرد. بیماری، رنج، اختلاف خانوادهای و سایر مشکلات ممکن است به شما بیفتد، لیکن بالاتر از همه پدر آسمانی مهربانتان هست.
آیا من اینجا نیستم، فرزندان محبوبم؟ آیا نمیتوانید مرا فراخوانید؟ آیا آماده نیستم در هر لحظه روز و شب برای گوش دادن به شما در رنجهایتانتان؟ آیا میپندارید که واقعاً در رنجهای سنگینتان، گاهی غیرقابل تحمل، ترک شدهاید؟ نه! من اینجا هستم! حقیقتا میان شماتن هستم! خصوصا امروز، نعمتهای بزرگی بر شما ریخته خواهد شد. و این نعمتها را با خود به خانهی تان ببرید تا برای دوستان بسیاریتان باشد. این نعمتها تنها برای شما نیستند. شما کسانی که فراخوانده شدهاید در این مکان نعمتی آمدهاید. هیچ چیز اتفاقی نیست، عزیزانم. هیچ چیزه تصادفی نیست بلکه نعمت و توفیق است. از این توفیق زندگی کنید و در فوقالعاده زندگی کنید. لذتهای دنیوی شما را جذب نکنند. آنها را بیش از حد ارزشی نمی�ید. شما در دنیا زندگی میکنید، اما بخشی از این جهان نیستید.
باز و بار دیگر به صلیبی پسرم نگاه کنید و با خوشی صلیبتان را بپذیرید. دقیقاً برای شما ساخته شده است. هیچکس نمی喑د توانایی حمل صلیبتان را دارد و آن را ازتان بردارد. برخی از شماست، محبوبترین من، که هنوز صلیب خودشان را پذیرفته نیستند. این نعمتها امروز به شما داده میشود تا بتوانید آن را بپذیرید. همه چیز دیگر، فرزندانیم، برای شما در راهنمایی حکیمانه و پیشبینی حکیمانه انجام خواهم داد. به من، به آسمان برگردید.
این کودک کوچک تنها کلماتی از آسمان تکرار میکند. هیچ چیز از او نیست. آیا نمی喑د باید دردهای سنگینتر را تحمل کند؟ آیا پسرم عیسی مسیح دوباره به این پیامرسانی درد نخواهد کرد؟ او چیزی نیست و ضعیف است. با ضعف انسانیاش قادر به انجام این کار نبود. اما ارادهشان برای من، پدر، تعیینکننده است. او این اراده را به من منتقل کرده و آمادگی و مستعدیت خود را نشان داده است. او هم برای شما، محبوبترین من، درد میکشد، نه تنها برای خودش. او آمادگیاش را برای همهی کسانی که ایمان دارند نشان داده است. ایمان دیدن نیست، فرزندانم، ایمان از درون دلهایتان ظهور میکند. آنجا ایمان آشکار میشود. او داخل شماست. وقتی حقیقتاً به این ایمان باور دارید، از آن حقیقت و حکمت من شاهد خواهید بود. صد بار میخواهم برای شماست جبران کنم اگر واقعا قصد انتقال این ایمان را به دیگران داشته باشید. ایستاده نماندید بلکه پیش بروید. عقب نمی喑د راه سنگی است. اغلب بر دردی که تحمل کردهاید نظر میکنید و خواستار توقف، بله، خوابیدن در درد هستید. آیا من برای شماست نیستم و آمادگی پاسخگویی به شما را دارم تا بتوانیم ادامه دهیم؟
به پدر آسمانی فریاده کنید، شنیدم. مادر محبوبتان فرشتگان را بر سر شماتان میفرستد. یک لشکر از فرشتگان وعده دادهاند که اگر در این راه سخت و سنگی پیش بروید به شما کمک کنند. او به شماست نگاه میکند، فرزندانیم محبوب مریم. او از دردی تان آگاهی دارد. آیا مادر محبوبتان تجربهٔ دردهای شدیدترین را با دریافت بیعیب نداشت؟ آیا باید آن صلیبی سنگین را بر عهده گرفت؟ او فیت خودتان گفت. کاملاً این راه را طی کرد.
آیا شما هم، محبوبترین من، امروز میخواهید در این راه ادامه دهیم؟ آیا وعدهای به من در این صلیب مقدس چمن زدهاید؟ بسیار مهم است، محبوبترین من، از قدرت الهی درخواست کنید، زیرا توانایی انسانی اغلب در ناتوانی قرار دارد. فقط آنگاه که شما قادر نیستید، قدرت الهی دریافت میکنید. نمی喑د چیزی بدون آسمان انجام دهید، هیچ چیز را به دست نیاورید. با آسمان همهی آنچه در برنامه پدر آسمانی شماست قابل دستیابی است.
بله، محبوبان من، میخواهم به شما بدهم که مهم نیست این صلیب شناخته شود. چیز مهم آنست که به قضاوت الهی ایمان داشته باشید. صلیب آنجا است. علامتی از آسمان است. بله، معجزهای است. و این باید در دلهایتان دفن شود. میتوانید از کلیسای شما درخواست کنید تا آن را بپذیرد؟ نه! همه چیز همچنان باقی خواهد ماند. آیا همین چیزی که میخواهید؟ سپس برای من، پدر آسمانی، امکان ادامه ارائه صلیب به شما نخواهد بود. نمی喫د باید در مدرنیته قرار گیرد.
و کلیسای امروز کاملاً ویران شده است، - کاملاً، گفتم! به پاروکهای خود نگاه کنید! چه چیزی آنجا جشن گرفته میشود: عید مقدس قربانی پسرم؟ نه! همنشینی غذا در مزار عامیانه، با لائیکها در کنار مزار، با دست دادن بدون احترام. آیا درست است? حالا باور دارید که واتیکن II باید بیاثر شود؟ باید باشد. این پدر مقدس باید از کتدره سخن بگوید و هیچ چیز دیگری نباشد. او باید بتواند کشتی کوچک را دوباره محکم در دست خود نگهدارد تا آن را به مسیر درست برساند.
به دوستانتان نگاه کنید. آیا باور دارید، واقعاً با اطمینان ایمان دارید؟ آیا شما را از ایمان دور میکنند و شما را وارد جریان عمومی میکنند یا دربارهٔ فراطبیعی به شما سخن میگویند؟ اگر نه، خودتانشان جدا کنید. این آخرین زمان است، محبوبان من فرزندان و زیارتگران. این آخرین وقت قبل از رخداد من است.
عدالت من شروع شده است. و عدالت سخت است. چند آزمون را به اسقفها، رهبران اصلی و رهبر اصلی نشان دادهام، اما آنها شکست خوردهاند، - شانهای شکست خوردند. این غمآلود است، محبوبان من. آیا میخواهید همچنان در مدرنیته باقی بمانید یا با پسرم راه سخت به گولگوتا تا بالای کوه را طی کنید؟
تو را بسیار دوست دارم! همین دلیل است که تو را امروز اینجا فراخواندهام. توها، برگزیدهها در این روز هستید. بله بگو به صلیب خودت، رنج خودت و سپس هدایاها را پذیرفته. یک هدیهٔ خواهد شد. وقتی انجام میدهی، قبول میکنی و گامی پیش رو میگذاری از اراده پدر آسمانی، خواه دید. نظر کن بر دستورهای من، پیامهای من. همه به آنها دسترسی دارند. هیچیک نمی�بند: "نمیتوانستم این پیامها را دریافت کنم. انتخاب نداشتم." برای همه شما، فرزندان من، فرصت میدهم تا در آخرین و سختترین زمان دستورهایم را بگیرید چون میخواهم تمام شمات محافظت کنید. باید اجازه یابد که تمامی حفاظتی آسمانی تجربه کنید. مادرم بازوهای خود را گسترده کرده است. تو را به برگهایش پناه داده و میخواهد تو را شکل دهد و سرانجام تو را به من، پدر آسمانی، اما مانند مریمها کوچک، فرزندان متواضع، همانطور که پیش از شما در تواضع پیش رفتند، هدایت کند.
و الان، محبوبهای من، پدر آسمانی میخواهد با تمام فرشتگان، تمامی قدیسان، معلم مورد علاقهتان هیبِر، به نام پدر و پسر و روحالقدس در سهگانه تو را برکت دهد. آمین.
او برکتیده است که دیدمش. سپاسگزارم، پدر هیبَر، برای اینکه میخواستی از ما نزدیک باشی تا با ما در این صلیب چمن هستی. سپاسگزاری به تمامی زیارتگران که امروز در روز ویژه جشن ۳۸مین سالگرد این صلیب مقدس چمن آمدهاند. آمین.