امروز در سالن جشنواره اورانژری فولدا، یک دفتر پاپی برای احترام به سنت بونیفاس ساعت ۹:۳۰ صبح با ه.ا. مونسینیور تیسیه دو مالرای فسسپکس برگزار شد. در اتاق مذابخانه عیسی در پوشاک سرخ سلطنتی، تاج سهقلو و نردبان طلایی در دست راستش بود. مادر مقدس با لباس سفید و پالتو آبی روشن ظاهر شدهبود، نیز با یک تاج سهقلو. در تاج سنگهای کوچک آبی روشن و قرمز براق بودند، در دست راستش توپ طلایی و در دست چپش نردبان کوچکتری از عیسی داشت. فرشتگان بزرگ هم در لباس سفید، بالهای طلایی ظاهر شدند و گروهی بزرگی از فرشتهها همه به رنگ سفید. همه با زانو زدهایدن عیسی مسیح را عبادت میکردند. بالای مذابخانه خداوند پدر و روحالقدس نیز در شکل یک کبوتر سفید ظاهر شدهبودند. این روز جشن بزرگ بود، زیرا کل سالن توسط نور طلایی پوشیدهشدهبود. روی سر هر کشیش زبانهای آتش قرمز تیرهای بودند که بهطوریکه کشیشی سخن میگفت از مذابخانه حرکت میکردند.
عیسی حالا میگوید: من، عیسی مسیح، با وسیلهٔ خودم را خواستار و اطاعتکار آن است که آنا نام دارد. او در حقیقت کامل من قرار گرفتهاست و همه کلماتی که از زبانش بیرون میآید نه از خودش بلکه از من هستند. فرزندان محبوبم، سپاه منتخب شما ابزارهای خوشطینتِ آسمانی! چقدر دوست دارم تمامتان را که به این مکان مقدسم فرستادهام. بله، انتخاب شدهاید. تشکر میکنم برای اینکه با تعداد زیادی پاسخگوی دعوت من بودهاید. چه شادی است که در بازوهای گشادهٔ خودتان را بگیرم تا شما را عمیقتر به رازِ خویش برسانم.
تشکر میکنم برای این نظم و قربانی که از من، خداوند عالیترین و نجاتدهنده دریافت کردهاید. آیا فرزندان محبوبم احساس میکنید که با احترام بیشتری بهروبروی خودتون هستیم؟ چقدر دوست دارم زنانِ پوشیدهپوش را در افتخار خویش! هیچ زن حاضر در این اتاق نبود که از من اطاعت نکردهبود.
آیا میبیند، فرزندانم، چه آرام و با نظم قداس مقدس قربانیام در اینجا برگزار شدهاست؟ چقدر عمیقتر به دلهای بازتان نفوذ کردهام! شما با قلبِ الهی متحد هستید. آیا هرگز قادر خواهید بود آن را توضیح دهید یا فهمیدهباشید؟ نمیتوانید آن را با عقل خودتان بگیرید. اما عیسی محبوبتانت میخواهد که دلهای شادمانتان به آتش عشق برخاستند و این عشق را منتقل کنید. دلسوزانهها را در آغوشِ عشقی قرار دهید، زیرا مردمی که کلمات من را شنیدهاند با آرزو کامل آن را طلب کردهباشند.
مردمان اغلب راههای مختلفی میپیمایند، چون چندان از پسرانش پادری آماده نیستند حقیقتها مرا آشکار کنند. آنها پر از ترس هستند، زیرا قلب اسقف شدهاند. خودشان را سوال میکنند: "چه اتفاقی برای من خواهد افتاد اگر به اربابهایم، اسقفی که در حقیت نیستند، اطاعت نکنم؟
پسران محبوب پدری مرا، عیسی مسیح هستم و میخواهم ایراد شما را به من منتقل کنید و آمادگی خودتان را به من بدهید. این ممکن است بسیاری قربانی بگیرد. آیا برای این آمادهاید؟ آیا همه چیز را برای عیسی که به شمای هدایا فراوان دادهاست، تجره میکنید؟ از شما خواستار بسیار هستم، زیرا باید بتوانید در زمان آینده در کلیسایی پاک شده، تنها، مقدس، کاتولیک و رسولی من ایستاد.
تا به حال بسیاری از مرا پستاندگان مانند نی هستند. آنها خودشان را اینجا و آن جا میاندازند. زندگی خودشان را میگذرانیده و همه چیز را برای بهرهمند شدن از خود تفسیر میکنند. کوچکترین قربانیان که بر آنان تحمیل شده، بار سنگینی است. هیچ عشق خدا یا همسایهای نمی�چد.
به اختیار خودشان با مردم غذا خوردن را جشن میگیرند. در مزارهای محبوب خودشان به دنبال شناخت هستند. لایکها کنار آنها در مزار من ایستادهاند. بدون تردید، دستدردست مقدس به مؤمنان تقسیم میکنند. لباس پدریشان را درآورده و تعقیب لذتهای دنیوی کردهاند. بسیاری از توهینهایی که روزانه مرتکب میشوند مانع آن نمی�چد که نزد مزار نزدیک شوند. چه قدر با مادر آسمانی من رنج کشیدهام. او برای پسرانش پادری محبوب، که دیگر آماده نیستند خودشان را به قلب پاکیشان تقدیم کنند، اشکهای بسیاری ریختهاست، حتی اشک خونین. تنها با کمک مادریش آسمانی ممکن است در پادریتش مقاومت کنید.
امروز، محبوبتانش، هدایا فراوانی به شمای داده شدهاست، زیرا نجاتدهنده میتوانست کاملاً از دلهای شما تصرف کند. این جشن مقدس قربانی که پسران پدری من در مزار برای من در قداس مقدس اینجا ارائه کردند، با احترام بیشینه برگزار شد. همه فرزندانش باورمند عمیق بودند توسط این پاکیزگی متحرک شدند. هیچ چیز اختلالآفرین نبود، همه یکدل بودند. چه خوشحال بودید که آسمان را پایین کشیدهاید. او درون شما بود و دلشان به شدت تحریک شده، با هیجان خانه رفتند.
در این دنیا زندگی میکنید، اما از این جهان نیستید. چه شادی بسیاری میتوانستید برای خودتان بگیریده باشید. همیشه در خدا خوشحال شوید و به من نزدیک باشید. دلهای شمای صحبت کند. باید تجربه جویبارهای فراطبیعی را حتی در زمین نیز داشته باشید وقتی که در جانشینی من هستید و در حقیقتها مرا باور دارید.
زندگانی پستیشو از کلیسای من هنوز دنبال میشود. چقدر باید او در این پاکسازی کلیسای من رنج بکشد. برای او دعا کنید و قربانی زیادی بدهید، حتی روزانه، تا به سختیهایی که فراماسونری تلاش دارند بر رویش تحمیل کنند تسلیم نشود. یک دائرهٔ نور را اطرافش ساختهام و تحت حفاظت مادر آسمانم است، زیر مراقبت مادرانهاش.
از ترسهای انسانی او رهایی دادهام. قدرت الهی در او کار میکند. او پستیشو عالی است که برای خود انتخاب کردهام تا کلیسای من را به ساحل دیگر با امنیت برساند. هر قربانی را قبول میکند. روز و شب، خوشحالیانه صلیب بر دوشاش گذاشته و از پسم پیروی میکند. هیچ شکایتی از دهانش بیرون نمی�ده وقتی که او را فراتر از مرزهای خود هدایت میکنم. همه شما نمونهای از ثابتقلمیش بگیرید. او صخره است و به او گوش بدهید. مانند یک صخره در امواج دریاست و نمیتوانش راند. با نگاه به آینده، دستورالعملهای من را اعلام میکند، حتی اگر مجبور شود که از آن خودداری کند. همیشه توسط لشکرهای فرشتگان هدایت و محافظت میشود. باور دارید به این حقیقتها و توسط اسقفان و کشیشانی که مرا اطاعت نمی�دهن گمراه نشوید. باهم قوی هستید.
اکنون چند کلمهای را برای پسر پریست من محبوب میخواهم بگوم، که در جانشینیام است. فرزندم محبوب و پسر پریستم محبوب، خودت دوباره و دوباره به ارادهٔ پدر آسمانیت رها شوید و در این اعتماد رشد کنید. آسمان شما را محافظت خواهد کرد. احترام برآوردن به آسمان و من و با شجاعت پیش بروید. از تو انتظار زیادی دارم، زیرا تو را در قدرت الهی هدایت میکنم. هیچ چیز نباید تواند تو رو راند. در میدان دید رخدادهایام هستی و قصد دارند که تو را از وظیفهٔ خود منحرف کنند. در اطاعت و تودهای توانستید پستیشو انتخابشدهٔ من، کوچکم، هدایت کنید زیرا تحت مراقبتم هستی. این راه رو ترک نکنید و یک قدم هم از حقیقت کاملام خارج نشوید.
خودت را در لباس کشیشان نشان بده، در کاساک که من دوست دارم تو برداری، زیرا آرزوی من است که آنرا بپوشی. تو انتخاب شدهای و مسئولیت بزرگی بر دوشات هست. خودت رو در این پوشاک پریستانی که مرا خواستهبودن، مخفی نکن بلکه برای جلال عیسی محبوبت بهپوشید. اگر من دستور دهم تا خودت را نشان بدهی به مردم، شادیای برای تو خواهد بود و نه بار.
مردمان دوباره باید از پسران کشیشانی که من انتخاب کردهام تعجب کنند. برای این کار میخواهم شما با شادمانی کامل و پر از خوشی آن را انجام دهید، بدون شکایت و ناله کردن. بین مردم بروید. بسیاری منتظرتون هستند، زیرا همه چیز قضا است. چرا خودتون رو در آپارتمانت پنهان کردهاید که من به شما هدایایی بسیار غنی دادهام؟ آیا من برایتان هرچیز نشدهام؟ آیا بر راهنمائی من اعتماد دارید؟ فرشتگان همراهتون هستند و هیچگاه تنها نیستید. من شما را بین مردمم میفرستم. این مسیر رو با شجاعت و دلاوری بپیمایید. چیزی به تون نمی�یزد. آیا من برایتان هرچیز نشدهام؟ سوال نکنید چرا، بلکه خودتان رو کاملاً به دستورهای من بسپارید. یا اینکه از شما بیش از حد میخواهم؟
من را دنبال کن، پسرم، و گمراه نخواهی شد. چند نفر از مردم در این کار مهمی که دارید حسد دارند. جلو بروید و پشت نگاه نکنید. هیچ عذر نداشته باشید. من تنها نگهبانتون هستم. این مسیر برای شما تعیین شدهاست. فرزند مطیع من باشید و خودتان رو بگیرید؛ من به شما هدایایی بیش از همه اندازه دادهام.
دخترم کاتارینا و تو میتوانید در هر زمان جایگزین یکدیگر شوید تا به مکانها و تاریخهایی که من تعیین کردهام بروید. این آرزوم است، زیرا هیچکدام از شما نباید در مسافتهای طولانی که طی میکنید احساس بارشده باشند. آماده باشید، چون من راهنمایتون هستم و بیپایان دوست دارتم. آیا من تون رو از همه مصیبتها عبور ندادهام؟ اگر با اطاعت آرزوم را انجام دهید، زندگیتون پر از خوشی و آسانی خواهد بود. تمام دشواریهای روندار میکنید، اما فقط آنگاه که خودتان رو دوباره و دوباره به ارادهٔ پدر آسمان سازگار کنید.
زمان من خیلی زود تکمیل خواهد شد، پس آماده باشید تا جنگیده و بزرگترین نبرد را پشت سر بگذارید. شیطان خاصاً دستش رو بر شما میگذارد، پسر کشیش محبوبم. تو به من تعلق داری و با یک سپاه فرشتگان بزرگی و خصوصا مادر آسمانم نگاهداری میکنم. هشدار باشید و در همه چیز مرا دنبال کنید. حالا تون را سهباره قدرت بنام پدر آسمانی، پسرش و روحالقدس، به همراه مادر آسمانم، تمام فرشتگان و قدیسان، برکت میدهم. آمین.