عیسی میگوید: فرزندان عزیزم، من عیسی مسیح نزدیک شما آمدهام تا حس کنید که در شما کار میکنم. گفتم: آیا هم از من دوری خواهید کرد؟ چقدر تنهایی هستم، فرزندانم. با من بمانید و به نجات جانها کمک کنید.
چرا مادرم برای این دنیا گریه میکند؟ ببینید چه غمی دارد. او نیاز به شما دارد تا آرامش خود را دریافت کنید. در انتظار است که بار صلیب خود را بگیرید. شکایت نکنید، بلکه شجاع و دلیر شوید. مردم منتظر امنیت شما هستند، زیرا بیامنیتی وارد کلیسا شدهاست. چرا tantos از راه میافتد؟ در کلیسای من، همه برای خودش دعا میکنند و به دیگری فکر نمی�برند. آنها از این کلیسا رنج میبینند. هیچکسی حاضر نیست شنید شما سخن بگوید. همه صدا را گرفتهاند وقتی که درباره خوشیهای آسمان صحبت کنید. بیصدا باقی ماندهاند و ترس انسان دارند. چه فکر خواهند کرد؟ آیا من قادر به تحمل مسخرگی و هزل هستم؟ نه، با جریان شنا میکنم. بنابراین فرزندان عزیزم، نزدیک من بمانید. مرا در بالاترین احترام دریافت کنید که زانو زدهاید از دست یک کشیش معروف خوراکی دهانی را دریافت کنید.
بر آن تحمل کنید وقتی رد میشوید. شاد نباشید، بلکه برای مسخرگی و تعقیب خوشحال شوید. در دلهای شما هستم و خواستار این هستم که در آنها پرستش شود و همچنین در دلها دیگران.
یک طوفان عظیم در کلیسای من به پا میشود، رد کردن قدرت مطلق من. آشنا باشید فرزندان عزیزم، حتی وقتی همه بر زمین است. از قدسیت ما دعوت کنید. آیا فکر میکنید که اجازه میدهم کلیسا را که توسط من بنیاد گذاشته شدهاست فرو ریزد؟ آنجا هستم و همیشه با شما، در شما.
میتوانید همه چیز را باز گرید، اما هیچکس نمی�برد این ثروت داخلی از شما میگیرد. بزرگترین غنیمت قلبتان است که من در آن ساکن شدهام و محل سکونت خود را باز کردهام. منتظر هستم تا با دل مقدس من پیوند برقرار کنید.
من غذای ابدی شماست، که برای زندگی ابدیت باید دریافت شود. تنها به این هدف تلاش کنید و نه به گذرا. همه چیز بیاهمیتی دارد، زیرا آسمان ابدی است. نگاه خود را درون بگرداندید. من غنیمت شما هستم، مرواریدی گرانبها. آرزو و تمایل برای غیرفانی داشته باشید.
با یکدیگر در عشق تحمل کنید. با صلح متحد شوید، زیرا تنها در این صلح خوشیهای خود را تجربه خواهید کرد. شما که ایمان دارید گیرندهاید. دیگران جستجوگرند. این جستجویان به زودی به سوی شماستن میکنند.
اگر از بدن من بخورید و خون من را بشوید، در من باقی میمانید و من نیز در شما هستم. خداوند عالیترین، الهیتی است که منتظر تأییدتان است. از من دور نشوید. به من بنگرید. در این دیسک کوچک کاملاً خدایی و انسانی هستم.
خودتان را به این اتحاد، هدیه گرانبها، راز بزرگ کشیده شوید. آنرا نمی�دیدهاید اما زانو زده با تعجب و پرستش کنید. همه فرشتگان در برابر این قدسیت که کاهن کلمات تقدیس میگوید زانو زدهاند. هر کاهنی به حدی بلند است که خود را در دستهای او تبدیل کنم. بنگرید و باور کنید، زیرا در آن لحظه من با آرزو کامل به سوی شما خم شدهام. هیچ چیز زیباتر از این نیست تا شماست با من متحد سازیم.
عزیزان من، میخواهم راز بزرگم را به شما بیاموزم تا در من باشید و بیشتر وارد این راز شوید. عشق، فرزندان عزیزم، وقتی که مرا پرستش کنید رشد میکند و باید عمیقتر و نزدیکتر شود. در این عشق از این روزهای آخر زنده میمانید. هیچ چیز برای شما بیش از حد نخواهد بود زمانیکه با من متحد باشید و همراهم هستید. این اتصال در هر کومونیون اتفاق میافتد. عزیزان منتخب، به شماست بیپایان عاشقان.
کلمات من نمی�دهاید، همیشه باقی خواهند ماند. کلمات من در شما زنده است. زندگی ابدی از طریق آنها بر شما تنفس میشود. این نفس مقدس برای شما داده شدهاست. این نفس مقدس است. بدن و خونم را به شماست دادم تا با من یک بشوید. دوباره و دوباره وارد این راز شوید.