مردمی که دوست دارم:
عشق من همچنان در هر یک از شما میتپد.
عشق من نور حقیقت من است و حقیقت من صدای رحمت من است.
مردمی که دوست دارم، دل من در برابر هر موجودی که از من دور میشود به خاطر پنهان کردن همه گناهها زیر بخشش من غمگین شدهاست.
کارهای من حاصل عشق و عدالت من برای فرزندانی است که دوست دارم. در خلق، تمام نیازهایتو فراهم میکنم و بیشتر از آن، تا دیگر آبهای دیگری را جستجو نکنید. با این حال، راضی به آنچه دارند نیستند، فرزندان من در ناشناخته غوطهور شدهاند و تاریکی را که آنها را دور از من میبرد نفوذ کردهاند. موجود انسانی یک تهمت توسعه یافتهاست که تا زمانی که تهمت بر ارادهٔ انسان چیره شود اشتباه نیست اما باعث میشود او به همه چیزهایی وارد شود که آرزوی من نیست.
بشر باید علیه آن بردهداری شورش کند که گناه او را بنده کردهاست؛ و برای آزادی از این زنجیر، موجود انسانی باید در دانش عشق غوطهور شده باشد، و برای شناخت عشق باید من را بشناسند.
تمام رحمت خودم را به گنهکار پیشنهاد میکنم تا تبدیل شود و به زندگی واقعی هدایت شود. چقدر شما را دوست دارم فرزندان، که برای کسانی که بیشتر عذاب دارند، رحمت من داده شدهاست تا عذابی کمتر باشد.
کسی که بسیار مرا دوست دارد، رحمت من او را در بر میگیرد و پناهگاهش است.
مردمی که دوست دارم:
درد یک عمل رحمت به شما است. اگر آن را با صبر و عشق قبول کنید، میوهٔ فراوان خواهد داشت و نزدیکتر از من خواهید بود. دردناکانه مردان مرا رد کردهاند، در لحظات سختیشان تهمت زدهاند، فکر میکنند که مسئول بدبختیهایشان هستم و بدون توقف برای تفکری: اگر به رحمت من فریاد بزنید، عسل عشق من را خواهید گرفت، اما رحمت من همیشه چیزی نیست که انسان از من درخواست کردهاست، هرچند بهترین چیز برای زندگیاش است.
به من در هر لحظه بیایید، مثل رحمت من هیچیکی پیدا نخواهید کرد. بشریت فرزندان مرا کمک و تقویت میکند تا در دنیایی گناهکار باقی بمانند، اما وقتی که تصمیم به دور شدن از دنیا گرفتهاند، خود را تنها یافتن و به من فریاد زدهاند. فرزندان، بیداری بشر نباید شما را باعث شکست یا جستجوی آرامش انسانی شود که با گناه آلوده شدهاست و از توهین و احساس گناه کودکان مرا میآید.
عزیزان من:
هنگامیکه برای خوبی شماست، رنج هیچگاه بدون نتیجه نمی�بند.
آزارها روح را پاک میکنند و گناهان شما را کمتر میکند، و در هر پاکی، جان به سوی من نزدیکتر میشود.
عزیزانم، از فراموش کردن دعا برای مرحمتِ من هر لحظه منع نمیتوانید؛ اگر نه، دشمن این را استفاده کرده و شما را ناامیدی و بیارزش در نظر خود میگذارد تا به درون لجن باقی بمانید.
همهٔ شماست که فراخوانم، همه فرزندان منند اما همگی نمی�بند که مردمِ من باشند…
من از شما خواستار هستم تا به سوی خودت بیاید؛ این است که چرا آنها را میفرخوام که مرا ترک کردهاند، کسانی که بدهیهای زیادی با من دارند و کسانی که برادرانشان را دوست ندارند.
من شما را فراخوانم تا عشقِ خودت به شماستان بدهد؛ همانگونه که دزد نیکو را پذیرفت چون در تواناییام بود و او را شریک در پادشاهیم کرد.
هیچ مخلوق انسانی بر روی زمین از من مخفی نخواهم داشت. هر مخلوق انسان
عشقِ مرحمتام را خواهد یافت، چنانچه به سوی من بیاید و با پشیمانی واقعی از گناهان خود و قصد محکم اصلاح میآید.
قومِ من:
با مرحمت و عدالت عمل میکنم؛ مرحمام اما این نمی�بند که عدالتم را کنار بگذارم…
به انسان اجازه میدهم با اختیارِ خود، حاصل اعمالش را بردارد …
مرحمتام عدالتم را نابود نمی�بند؛ بلکه مرحمتم بینهایت است و در این بینهایتی، عدالتم تا آخرین لحظه منتظر میبماند اما مرحمتم و عدالتم همچنان بر همه چیز عمل میکنند. هیچ داوریش نیست که از آن محروم باشد؛ هیچ داوریش نیست که خیرش یا حکمتِ من در آن غایب باشد. قومِ من، من را میشناسند و مرحمتام را میدانند اما همزمان با اینکه من قاضی عادل هستم، میدانند.
پیشروان انسانیت را به نابودی کشاندن و توبه نکردن باید از قیامت ترسید زیرا آنها بر دوش خود زندگی بیگناهانی را حمل خواهند کرد که رنج میکشان…
پیشروان انسانها را با خشونت برای کاهش جمعیت انسانیت جستجو کردن و توبه نکردن باید از
روز قیامت ترسید…
پیشروانی که ادعا میکنند همسایگان خود را دوست دارند اما این کار نمی�برند، مرا بارها صلیب کردهاند. این پیشروان باید از این لحظه برای توبه استفاده کنند قبل از آنکه لحظهای بیاید که — به دلیل رحمت من— هر یک مجبور باشد خودش را ببیند.(1)
پس از هشدار، بسیاری از فرزندان مرا راه کارکردن عشق من را نمی�برند
و آنها دوباره در گناه فرو میروند تا پس از معجزه که دست من عذاب را فرود آورده باشد.(2)
مردوم من:
چندین بدی در سراسر زمین توسط مخلوق انسانی پراکنده شده!...
چند گناه هر لحظه افزایش مییابد!...
چند رنج و سختی را بر روی زمین دیدم!...
چند دشواری برای رسیدن به وحدت آنهایی که من هستند!...
چند مبارزه برای کسب بهترین شغلها و دستیابی به جایگاههای مشهور در لحظههایی که وحدت مرا جذب میکند، در لحظههایی که برادری مرا جذب میکند!
چند رقابت وقتی همه چیز من است، هیچ چیزی متعلق به مخلوق انسانی نیست!...
مردوم من:
احترام یکدیگر ضروری است… همه شما برای پادشاهی مرا کار میکنید، هیچکس آیندهای امن برای خود شکل نمی�برد مگر اینکه به دلیل کاری که از من انجام شده باشد و بر راه من باشد.
من شما را دعوت میکنم تا در وحدت مرا شرکت کنید;
آنکه جدا از وحدت من راه میرود، به حفره سرازیر میشود.
مردوم من:
نماز ضروری است,(3 ) لازم است که با دل پاک به نزد من بیایید تا امن بمانید. من میرفتم و برای پدرم دعا میکردم؛ بنابراین، کسی که از نماز خبر ندارد، دور از من است.
شما را دعوت میکنم تا در این لحظهها تسبیح مقدس بخوانید وقتی شیطان روحهایی را که در گل و لای هستند به خود جذب میکند و نمی�یند بیرون بیایند.
من به روحوهایی که مرا در حرم دیدن میآیند و به آنها که من را با بدنم و خونم، در حالت نیکی پذیرش میکنند جذب میشوم.
من به روحهای سادهای جذابیت دارم که برای وحدت مبارزه میکنند و برادران خود را دوست دارند، نه پیش جامعهای که آنها را تماشا میکند، بلکه پیش من زیرا حقیقی هستند.
عزیزترینها، برای کل جهان دعا کنید تا آنهایی که هنوز خواستار نزدیک شدن به منند مرا بشناسند. عزیزانم، برای پرو پرستید، دچار درد خواهد شد.
عزیزترینها، هر یک از شما برای نجات خودتان دعا کنید، منتظر شماست.
بچههای من، به نزد مرا برگردید، بازوهایم برای آنهایی که خواستار آمدن به نزد منند باز است.
میخواهم شما مانند روغن خالص از بهترین باغها باشید… میخواهم شما مثل آب کریستالی باشید تا خود را در آن ببینم…
یسوعتان.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شدهاید. سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شدهاید.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شدهاید.
(1) هشدار. تجربهٔ لوز دِ ماریا
(2) رویدادهای پیشبینیشده بزرگ
(3) نماز: پیامهایی که به لوز دِ ماریا داده شده است