فرزندان عزیز قلب بیعیب من:
همه شما در دل من زندگی میکنید بدون هیچ تفرق… محبوبان:
خودم را به هر یک از فرزندانم دادیم، درون قلب مردان نفوذ کردیم تا کنار پسرم بمانند و اجازه ندهد که شر در مالکیت الهی چرا کند.
خودم را به هر یک از فرزندانم دادیم، درون قلب مردان نفوذ کردیم تا کنار پسرم بمانند و اجازه ندهد که شر در مالکیت الهی چرا کند.
دخترم: میدانی چه دلیل است که پسرم و من برای دادن کلام خود به بشریت آمدهایم؟
چون انسان مخلوق نیست بلکه خالق، بنابراین خالق فرزندانش را از آنچه باید بداند هشدار میدهد تا بتوانند آزادانه تصمیم بگیرند که آواز از آسمان را گوش دهند یا در دنیوی باقی بمانند و خود را بهتدریج در چیزی فرو بریزند که شبیه گناه نیست اما گناه است. بیخطر، قلب انسان را تصرف کرده تا او را در لذت فروراند و سپس به گناه. آدمی مانند یک مغناطیس روی راه درد میگذرد، نتیجهٔ گناهی که باقی ماندهاست.
من توسط پدر فرستاده شدهام که فرزندانش را قبل از ضعف وجدان انسانی هشدار میدهد، کور شدگی بهدلیل کمبود توبه و رد کردن آوازهای خانه پدر. تا زمانیکه تجربه سختیها کنید باور نخواهید کرد در آوازهایم.
ابزارانم مورد حمله قرار میگیرند، بخشی از طرح پیچیدهای که توسط کسانی آماده شدهاست که صحنههای شر را تنظیم میکنند و فرزندان من بیخبر از این واقعیت همه چیزهایی را رد میکنند که خانه پدرشان به آنها هشدار داده.
شما دعوت شدهاید تا یکدیگر را مانند برادران دوست داشته باشید، اما با هم جنگیدهاید تا جای اولی کسب کنید.
دخترم محبوب:
کسی که اعلام و محکوم میکند ناپسند است، بدنام شدهاست و به زور سوگند خورده… او خدمتکار آینه حقیقی پسرم است تا مانند
خودش باشد. همه در کلیسا هستند، فقط بدون وحدت.
همه در کلیسا هستند، فقط بدون وحدت.
انسان، مخلوق خدا، فراموش کرده که قدرت خدا بینهایت است و به هر موجود آنچه را میخواهد عطا میکند تا هر یک وظیفه خود را در بدن اسرارآمیز انجام دهد. بدین ترتیب اتفاق میافتد، مانند همه سیستمها، وجود دارند کسانی که غارتگر هستند و همسایگانشان را بر راههای اشتباه کشاندهاند.
در این لحظه، دعا به آخرین جایگاه، واکنش انسانی منتقل شده است,
بر خلاف اراده خدا، میوه ناقص بودن دعا است که اجازه نمی�یزد در مخلوق انسان تفکیک شود.
تأثیر دنیوی همراه با سوءاستفاده از فناوری، نتیجهاش را به شکل گم شدن روحها خواهد داد. عدم آگاهی فرزندان من امکان میدهد دشمن روح آنها را از دعوتهای آسمانی دور کند. غریور نابود میکند، متواضع متحد میشود.
پسرم به زمین آمد و شناسایی نشد.
آنهایی که خود را دانشمند میدانستند با او مبارزه کردند تا سرانجام او را بر صلیب کشتند,
مردمان را به دنبال خودش کشید. پسرم با کسانی جمع شد که در او ایمان نداشتند، و با آنهایی که اعتقادات دیگر دارند، گناهکاران از آب کلامش نوشید تا تبدیل شوند. پسرم برای عادلها نیامد بلکه برای آنهایی که بر راههای اشتباه بودند.
انسان به آنچه را میبیند محکوم میکند، فقیران مخلوق! انسانیت بیواسطه خود را زیر بار ناآگاهی قرار داده و صلیب سنگینی که بر عهده خودش گذاشته است.
قدرت مردان که کنترل انسانی دارند، دردهایی که آماده کردهاند پنهان میکنند، هدایت شده توسط شیطان، تا انسانیت را به بزرگترین آزار و شکنجه بکشاند.
مهمه نیروهای شر است مردم پسرم از حقیقت جدا کنند تا دوباره بر راه فرزندان خدا بازنگردند. آنها آنها را با یکدیگر مبارزه میدهند تا به کفر بیاعتمادی برساند، آنهایی که هیچ تناقضی ندارند بررسی میکنند تا فرزندان من از مسیرشان آگاه نشوند، که همانطور نیست که پسرم آرزو دارد؛ گناه راه نابودی است.
درد دارم زیرا میبینم چگونه انسان نمی喻ن، بلکه پیروی از قدمهای دیگران را دنبال میکند و آنها را مانند خدایان میبیند، در حالی که این مردان به آشتی بین مخلوق انسانی با خالقش نرسیدند، مقدسترین سهگانه را در جایگاه دوم قرار دادند، که این یک بدعت است.
تا لحظه قبل از شر، زمانی که انسان خدا خود را میشناسد که فرمانها را انجام نداده و کلام الهی را ناپسندید، صلح واقعی نخواهد یافت.
من وحدت هستم، فرزندان من را فراخواندم تا بیدار مانده و از بدن و خون پسر دیوانی خود تغذیه کنند، قانون را رعایت کرده و دانش لحظهای که زندگی میکنند را کسب نمایند، پیش از جنگهای بزرگ که تعداد زیادی از کودکان بیگناهم را نابود خواهد کرد. انسانیت توانایی خالقش را نادیده گرفته است و او را به محیط اطراف خود محدود کرده است و در نظر نمی�یند که پسر من بدون هشدار دادن فرزندانش عمل نخواهد کرد، تا آنها دوباره به راه درست برگردند. آواز جهان باعث میشود ذهن انسان بیاهمیت شود، بنابراین این یک سلاح شر برای تصرف روحهای بشر است.
دخترم:
تنگ نکنید، ادامه دهید تا هشدار بدهید بدون توقف، اراده غارتگر آرام نخواهد شد و قلب من از تو جدا نمی�یند، نه از فرزندانم برای اینکه به آنها نیرو دهند تا در دست کسانی که میخواهند آنها را از نجات دور کنند افتادن نکنند.
زمین که انسان را زاده کرده است پیش از خودش لرزید، خشونتی که توسط انسان بیچشم به خدایش ایجاد شده است، متوقف نخواهد شد و اشکهای بشر مانند رودخانهها جاری خواهد بود وقتی که بشریت ناپسندی نسبت به خالقش را میشناسد.
آنچه توسط دست الهی آفرید شده است، خدا را ستایش کرده و مأموریت خود را برای آن انجام داده که ساخته شد، انسان شورشیده است و از خدایش دور میشود.
عزیزم:
ادامه دهید تا بپرسید و با سکوت داخلی بتواند راه، حقیقت و زندگی را پیدا کند.
برای برادران خودت دعا کن، برای کسانی که از همه انواع خشونت یا ناآگاهی رنج میبرند.
دعا کنید، زمین شدیداً لرزید. برای ژاپن دعا کنید.
لطفا، انرژی هستهای، عذاب انسان، ادامه خواهد یافت.
ترس از ملت به ملت میرود…, خشونت سلاح شیطان است. از آن که من
سرش را دوباره خرد کن و مردمی که پسرم به مراقبت من سپرده، از بندگی شر آزاد خواهند شد, و انسان پس از پاکسازی خودخواهانه بامالکوت سازندهاش خواهد جستجو کرد، و من مادر محبتی هستم، شما را در قلب بیعیبی خویش پذیرفته میکنم.
از راه راست دور نشوید؛ به آوازهای کسانی که برای جدا کردنتان از پسرم توطئه کردهاند گوش ندید.
این لحظاتی است، قدرت شر قویتر میشود، اما تنها یک
کلمه از پسرم کافیست و شما آزاد خواهید شد از زنجیرهای شر، اگر با تصمیمگیری توبه کنید و شر را رها کنید.
من مادر عشق الهی هستم که بیوقفه در جستجوی فرزندان خود هستم، و من
در برابر تهدیدهای مردان خاموش نخواهم ماند,
و نه در برابر حملات شر که آن را آشکار میکنم.
بچهها، خورشید برای همه تاباندهاست، چشمهایتان را به آسمان برآورید و نشانههای زمان را بیهوشی پنهان نکنید.
عشق غلبه میکند اگر انسان عشق باشد.
برکت شما هستم، ترس ندارید، با هر یک از شماست.
بارکتی من بر شما باشد.
مریم مادر.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده.