بچههای محبوب قلب بیعیب من:
از عمق عشق مادری، انسان را در برابر یک یخبند بزرگ میبینم که هسته آن توسط ارادهٔ انسانی شکل گرفته و به همه آنچه پسرم برای شما گذاشته است احترام نمی�ی. انسان قادر نخواهد بود با تنها ارادهٔ خود از این یخبند دور بماند تا زمانیکه با پروردگارش و خدایش روبرو شود، زیرا هر لحظه قویتر میشود و رشد بیشتری پیدا میکند.
چندان بارها شما را فراخواندم که درون خودتان نگاه کنید و از آنچه انسانی است تجاوز کرده باشید تا بهتدریج وارد مسیر حقیقی شوید که به پسرم منتهی میشود، با این قانون: تکمیلاً.
بیرون رفتن کامل از همه آنچه دنیوی و آزاد در حواس است که توسط نیروهای شر آلوده شدهاند، آنها انسان را در لجن گناهان و فساد معنوی، اخلاقی و اجتماعی زندانی میکنند.
بچههای محبوب قلب بیعیب من، شما با ارادهٔ انسانی این یخبند را خلق کردهاید که هر عمل خارج از خطوط پسرم آنرا تقویت میکند، هر انکار انسانانه و هر نافرمانی که باعث میشود انسان در لجن احساسات وحشیتر از حیوانات فرو ریزد. انسان این لحظه غیرقابل شناسایی است؛ او نه همان انسانیست که پدرش آفرید، بلکه آن مردیست که کاملاً بیریشهٔ عشق به همه آنچه مقدس و متحد با FALSA عشقیست که دشمن روح خلق کردهاست. این دشمن انسان را با زور کشیدهاست.
بچههای محبوب من:
مسیحیان حقیقی آنها هستند که به انجیل چسبیدهاند، در آنجا حقیقت و آرامش خود را مییابند.
و ارادهٔ پدرشان را در مقدسات پیدا میکند.
بچههای محبوب، از هر جملهای از پدرانموسا آگاه باشید و به این که چگونه ایمان خود را در پسرم اعلان میکنید توجه کنید. از کلمات اقرار آگاهی داشته باشید، آنرا نه از حافظه بلکه با وجدان زندگی کنید.
عزیز من، در تقدیس، بدن و روح و خداوندی خود را به نان و شراب تبدیل میکند تا غذایی باشد که شما روحانیتتان را تغذیه کند و آنچه لازم است برای ادامه مواجهه با دنیوی فراهم آورد که شما را به عنوان موجوداتی متفاوت از بقیه میبیند.
شهادت تنها کسی نیست که در دفاع از ایمان فیزیکی خود میمیرد، بلکه آن کس نیز هست که خودش را لحظه به لحظه برای انجام آرزوهای الهی و ارادهٔ خداوند تقدیم میکند، بدون توجه به تمسخر و انتقادات برادران و خواهرانش هنگامی که درست عمل میکنند. ترسید نکنید، فرزندانم، چرا که شما بزرگترین نهایی را در زمین نخواهید یافت بلکه در خانهٔ پسرم خواهد بود جایی که او برای تو مزیبانی آماده کردهاست و جایگاهی برایت در مزارعِ عرشی محفوظ است’.
عزیزم، چقدر از دعوتهای من و پیامهای گذشته و حال مرا تمسخر میکنند! آنها کسانی هستند که قادر به ورود و دیدن در این لحظات انجام شدن دعوتها و پیامها نشدهاند، زیرا ترس انسان او را وادار میکند تا رویدادهای الهیای که برایش اعلام شدهاست انکار کند. شکّ در آنچه پیش آمده است تو را وادار میکند از حقیقت دور شویدی و تهدیدهٔ آن چیزی که پاکسازیت را به تو اعلام کرده باشد احساس کنی، و بالاتر از همه، پاکسازی اطرافت و امنیت اقتصادیات.
فرزندان عزیز قلبِ بیداغم، طبیعت یک انسان کاملاً بیتفاوت نسبت به خودش پیدا میکند. آدمی در آزادی کامل خود از ارادهٔ پدرش بیتفاوت است’. این آغاز آنچه که توسط من پیشبینی شدهاست است.
کلیسای پسرم روحانیت را از دست داده، یک کلیسا ظاهراتیست، نه روحیتی محکمی, او انسان را با سختیِ چگونگی غلبه بر همه آنچه که در پایان این نسل خواهد یافت آماده نکردهاست.
فرزندانم:
پسرم برای قومش میآید، یک قوم ایمان و عشق,
ایمان و اطاعت پیش از کلامِ او، یک قوم که به هر جا که برود دنبال خواهد کرد
تا بعداً با خودش ملاقات کند و آن کسانی هستند که در زمین محکم باقی خواهند ماند تا با او روبرو شوند، پس از اینکه وفادار بدون ترس یا انکار بودهاند.
عزیزم، فراموش نکن که ابزار موی سیاه و آن کس است که دست را هدایت میکند پسرم.
عزیز من:
هیچگاه گمراه نشوید، چیزی را که پسرم در دنیا نیست جستجو نکنید’س در جهان,
کوشش کنید و آنچه درست است را بیابید
و همه چیزهایی که شما را در ملاقات با پسرم تأخیر میدهد کنار بگذارید.
شما مرواریدی من هستید، شادی من هستید، امیدم هستید، زیرا هیچگاه امید و تصمیم به خوبی که دارید را رها نخواهم کرد، چون شما برای عشق پسرم از جریان شر دعوت شدهاید.
لطفا دعا کنید، محبوب من، لطفا دعا کنید، برزیل لرزان خواهد شد… (یادداشت: مادر مقدس یک لحظه توقف کرده و در آن لحظه مرا به دیدن محلههای فقیرانه زیادی برد که آب روی آنها میریخت، دردم بیشتر بود چون بیگناهان غیرمنتظره رنج میکشیدند…)
محبوب من:
چقدر شما را برکت دادهام و چقدر برای همه بشریت درد کردهام!
پسرم به مردم نیاز دارد که با اراده الهی متحد، تقویت شده و ادغام شوند.
شما را برکت میدهم، شما را دوست دارم.
مریم مادر.
سلام مریم پاکیزه، بدون گناه زاده شده.
سلام مریم پاکیزه، بدون گناه زاده شده. سلام مریم پاکیزه، بدون گناه زاده شده.