پسران و دختران عزیزم:
برکت من از طریق همهی آفریدهها پخش میشود، عشقم را به فرزندانش پراکنده میکنم.
من نمی喚د تا تعهدی بدهید مگر آنکه توسط تسلیم شدن در ارادهام تغذیه شود، همان تسلیم که انسان را آماده دیدن من در همهی چیزها میکند، حتی در آنچه فهمیده نیست، زیرا چشم انسانی قادر به دیدن برنامه نجاتم نیست.
شما بدون توقف و از لحظهای به لحظهٔ دیگر زندگی میکنید، در یک عمل مستمر اهدای خانهام به شما… ولی آن را نمیبینید.
انسانیت، تو مسیحت را جایی جستجو میکنی که نباید! و من رو جایی جستجو میکنی که نباید!
شما کلماتم را کمرنگ کردهاید؛ آنها را به آرزو شخصی تبدیل کردید، ولی نمی�ابینید که من خودم را برای یک نفر بلکه برای همهی انسانها دادهام. صلیبم نه برای یکی بلکه برای تمام بشر است، همان بشریت که در تملق عشق و اطاعت از من جستجو میکردهاست. آن اطاعتی که فقط در کسانی پیدا میشود که ساده دل و متواضع هستند.
فرزندان محبوب:
تفرقهٔ سلاح شیطان است. و عمدتا به قلب انسان نفوذ کرده، او را از من جدا میکند. غرور انسانی تسلیم نمی�ات بلکه مقاومت میکنه تا توسط شر کشیده شود که اولین علت تقسیم باشد.
در این لحظهای که هیچوقت نیست جنگ در حال رگبار است، و من: عشق بیپایان، تو را به گذراندن زندگی با ارادهی انسانی میبینم، زیباییده شده توسط آزادیِ اختیار، سبکاً فرمانهایم رو فراموش کرده. چون اقیانوس که در جریان دائمی خود آمد و رفت میکند، انسانها من رو گرفته و مرا فراموش میکنند.
انسان یک امپراتوری است ساخته شده از عشق پدرم برای همهی مردم تا به نجات برسد بدون اینکه فراموشی کند که در وحدت و برادرگی زندگی میکند. من را از آن امپراتوری بیرون انداختهاند، تختگاهم غصب کردهاند و لباسهای مقدسم رو برداشتهاند، جایشان انسانگری گذاشتند. همان انسانیگرایی که گذشتهی مردمم را به سقوط کشاند، همین انسانیگرایی که در لحظهٔ لحظات میان فرزندان من سر برمیآورد و آنها رابکشیده تا ارادهام در هر یک از آنان نابود شود.
آزادیی که آرزو دارید آزادیی من نیست؛ آزادیش که انسان جستجو میکنه، فاحشگی و فساد است که این نسل بدون توقف آن را خواستار هستند
من مردمم را ستم نمی�یدم، آیندهشان را پیشبینی کردهام که من میدانم و آنان باعث شدهاند.
آزارها یک پس از دیگری بدون توقف، از سرزمین به سرزمین، از ملت به ملت، از شخص به شخص پیشروی میکنند، در حالیکه شما حقیقتاً توبه نمی�یدم.
لطفا دعا کن، عزیزم، برای فرانسه بپر.
لطفا دعا کن، عزیزم، برای چکسلواکی بپر، آن را درد خواهد کرد.
لطفا دعا کن، عزیزم، برای گواتمالا بپر، آن را درد خواهد کرد.
بچهها، تاریکی چشم انسان را پوشانده و با آن عقل و دل به حداکثر تیره شدهاند، ارادهام مطابق راحتی انسانی آلوده کردهاند، کلامم را آلوده ساختهاند، با گناه و فساد اخلاقی سازش میکنند.
من مردمم را ترک نخواهم کرد؛ شما فرو نمی�ید حتی اگر احساس کنید که لنگیدهاید، تنها نیستید؛ من پیش از شماست، وفادارانام.
از من جدا نشوید؛ اجازه ندهید خودتان را گمراه سازند. به من گوش دهید و ترس نداشته باشید. به فراخوانهایم اطاعت کنید تا گمراهی شما از من جداش نکند. منو حقیقتاً دوست داشته باشید تا آنها که گمراه شدهاند، شما را نابود نکنند.
کسیهایی را به روشنایی خواهم آورد که با کلامم در دهانشان شمشیری باشند که شر و مخلوقش را زیر پا میگذارند تا آنها که من هستند گمراه نشوند؛ او شما را دفاع خواهد کرد و عشقام نشاندهنده حضورم در اوست.
آب و آتش پاککنندهای برای آنچه آلوده کردهاید خواهند بود؛ پاکسازی از بالا میآید.
من منتظر مردمم هستم، مانند پدری که در انتظار پسرش است که با توبه بازمیگردد.
تو را برکت دهم عزیزم. من تو را دوست دارم.
عیسیاتان.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده.