بچههای عزیز من:
من تو را دوست دارم، همهچیز را با عشق خود برکت میدهم,
با عشقی که عادل و رحیم است.
من آن کسی را فوراً پذیرفتهام که با دل شکسته به من میآید.
نیت سخت برای تعویض یک درب باز است که فرشتگانم سریعتر از این کمک کنند تا شما همچنان روی راه تبدیل شدن ادامه دهید.
مدر من پیادهروی میکند و قدمهای هر انسان را دنبال میکند، اجازه میدهد که وجدان احساس کیفیت و وضعیت عمل یا کاری که قصد انجام آن را دارید بکند. خانهٔ تمامم به بشریت توجه دارد، زیرا در این لحظه شر از وجدان لغو شدهاست و فرزندان من بدون فکر کردن یا تفکری دربارهٔ پیامدهای اعمال غلط خود رفتار میکنند.
تمامی بشر اعلام کردهاند که نجات یافتهاند، توسط من ردهدار شدهاند و از این رو شایستهٔ خلاصیت ابدی هستند، مستقل از اعمال خوب یا بدشان.
عزیزم، من برای شما و پیش از شما فداکاری کردم. این عمل عمیق عشقی که نیست اجازهدهنده در برابر کارهای شرور انسان است، کسی که به رفتار خود توبه نمیتوانند کند، یعنی هر انسانی باید برای نجات مبارزه کرده و مطابق با اعمال و کارهایم بکار برود تا از بهرهمند شدن از فداکاری برخوردار شود و بدین ترتیب جایزهٔ خلاصیت ابدی را دریافت نماید.
خیلی اشتباه است کسی که عملهای شرور انجام میدهد و خودش را شایسته خانه من میداند.
من خواهم آمد تا گندم از علفهاستان جدا کنم. و با درد فرزندان من اعمال غلطشان را خواهند دید، و نافرمانیشان به دعوتهای من. رحمت من برای کسی که نزدیک میشود، توبه کرده و دوباره روی راه بازمیگردد پایان ندارد، و چون یک قاضی عادل هستم، همان اندازهای نمی�بردهام مانند آنکه با شر پایدار است، بدی حاصل کرد بدون اینکه در هیچ لحظه از این احساس کند، حتی وقتی من را پیش خود دارد.
عزیزم، دعوت میکنم تا بر اعمال، فکرها و آرزوهای شما تفکّر کنید. دعوت میکنم که مانند سفیران کلامِ برادرگیام، عشق، صلح، بخشش و خیریه عمل کنید. دعوت میکنم به شناخت من تا مرا دوست دارید.
بچهها، برای ژاپن دعا کنید، برای این برادران و خواهران شما دعا کنید.
برای انگلستان دعا کنید، آن را درد خواهد کرد.
برای نیکاراگوئه دعا کنید، به دعای شما نیاز دارد.
عزیز من، تأخیر نمی�یدم تا صدای فرزندانم را بشنوم، تأخیر ندارم که آنها را پذیرا باشم، تأخیر ندارم در احساس عدم اطاعت اکثریت بشر و با غمی میبینم چگونه خودتان را به خیالپردازیهای دنیوی تسلیم میکنید که شیطان برای شما پیشنهاد کرده است.
چند نفر در ترس از تاریخها فرو ریختهاند که همه جا دربارهٔ پایان این نسل صحبت میکنند و با عشق و تصمیمگیری رستگاری را پذیرا نمی�یند که به شما دادهام!
چه انسان است که بدون هوشیار بودن راه میرود، تسلیم تاریکی و شر شدهاست!
به شمای من، شاگردانم، وفادارانم: دعوت میکنم تا در هر لحظه مأموران صلح و عشق من باشید. آدمی با سرعت افزایشیافته خود ادامه دارد و نشانههای حاضر را نمیبیند. فاجعهها انتظار ندارند، دردلهایی که عاشقان از دلشان بیرون کردهاند دورتر میبینند. گرسنگی سریعاً گسترش خواهد یافت و عدم خیرخواهی باعث نخوردن نان خواهد شد. شورشها افزایش خواهند یافت تا آدمی را که به دلیل نبود حقیقت بیمار است، از کشور به کشور بیدار کند. بیحساسی انسان این پادشاه را تبعید کردهاست؛ من دلهایی میگویم در آنها حقیت، عشق، تعهد، تصمیمگیری، خیرخواهی، صداقت و برادری حاکم باشد.
به شمای وفادارانم: دعوت میکنم تا متحد بمانید، بسیار متحد. شر در میان وفادارانی که من دارم نفوذ کردهاست تا تقسیم ایجاد کند؛ هشدار باشید. امپراتوریهای بزرگ توسط عدم اتحاد زیر و رو شدهاند، قهرمانان بزرگی نیستند که تنها پیشروی کنند بلکه با همخوانی روحها و یکپارچه شدن به من متصل باشند. مانند ستارههایی که در آسمان میدرخشند، وفادارانم خانهم را زیبایید.
عزیزمن، شما گنجهای من هستید.
برکتتان میدهم.
عیسی تان.
سلام مریم پاکیزه که بدون گناه زاده شد.
سلام مریم پاکیزه که بدون گناه زاده شد.
سلام مریم پاکیزه که بدون گناه زاده شد.