شبکه، بیست و چهار آگوست دو هزار و سیزده: (سنت بارتولومئوس)
عیسی گفت: «قومی من، در انجیل ناتانائیل ابتدا درباره من سؤال میکرد اما وقتی به او از جایی که وی را دیده بودم سخن گفتم سریعاً باور کرد. بسیاری از حواریون من مانند سنت توماس ابتدا شک داشتند تا زمانی که زخمهای مرا نشان دادیم و سپس ایمان آوردند. آسانتر است در کسی ایمان داشته باشید هنگامیکه شما به معجزات او شاهد هستید، اما مبارک هستند قومی من که مرا با چشم خود ندیدهاند ولی هنوز بر من باور دارند. در رؤیا نور فهمم را برای قومم روشن میکنم. وقتی راهتان توسط نورم نشان داده شده و نعمتهایم در آئینهای مقدسم به شما بخشیده شود، آنگاه همه چیز لازم برای پیروی از مرا تا سماو خواهد بود. بعضی مردم با دغدغهها و جذبهایی که زندگی دنیوی دارد کور هستند اما با نورم میتوانید ببینید که خلق شدهاید تا در حیات روحی آسمانی من باشید. قومم باید به ایمان بر من روشن شوند تا راه خود را به سماو ببیند. وقتی مرا باور و اعتماد کنید، همه نیازهای دنیوی و روحانیتان را تأمین خواهم کرد.»
عیسی گفت: «پسرم، خوب میدانم که همیشه خواستهاید کامپیوتر جدیدترین، نرمافزار و افزونههای اضافی داشته باشید. وقتی این چیزها برای اولین بار منتشر شدند بسیاری از مردم قصد استفاده از این کامپیوترهای شخصی را داشتند. با گذشت زمان شما به برنامهنویسی کامپیوتری چنان گرفتار شدید که به آنها وابسته شدید. بسیاری از کارآفرینان شرکتهای کامپیوتری شروع کردند تا محصولات خود را در دسترس قرار دهند. شانس دارید که به ظاهرهای مادرم مقدس در مدوگوریه رسیدهاید، زیرا آنجا بود که میتوانستید مرا در کپلی من مقدس برکتدار بشنوید و از شما بخواهم پنج ساعت برنامهنویسی روزانه خود را متوقف کنید. خانوادهتان را دوری دادهاید و با غروری که داشتید برای ساختن برنامههای کامپیوتری زندگیتان کنترل شده بود. کامپیوترها جایگاهشان در انجام کارهای روزمره دارند، اما شما آموختهاید هیچ چیز بر روی خود یا زمانتان تسلط پیدا نکند. من باید مرکز حیاتت باشم و نه آرزوهای شخصیاتان. به مرا وقت نیاز دارید برای دعاهایی که میکنید و اجازه دهید از طریق ماموریتی که به شما دادهام رهبری کنید. تنها زمانیکه «بله» به من گفتید، میتوانستیم از شما استفاده کنم تا مأموریتت را انجام بدهد. تو اینجا هستی برای شناخت، عشق ورزی و خدمت کردن به مرا. همچنین دعوت شدهاید که پیامهای عاشقی، تعلیماتی و هشدارهای مرا با دیگران بگویید. وقتی من را دوست دارید میخواهید آن عشق را با دیگران تقسیم کنید تا روحشان برای سماو نجات یابد و در جهنم از دست نرفته باشد. نزدیک به مرا باشید در زندگی دعاهایی که دارید، و اجازه دهید ادامه دادن رهبری شما بر ماموریتت داشته باشم. تو یک مثال خوب هستی از اینکه چگونه بازگشتهای دوباره میتوانند وابستگیها را شکستند. آماده باش برای ترک همه داراییاتان هنگامیکه به پناهگاههای مرا دعوت شدهاید.»