چهارشنبه، ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۰:
عیسی گفت: «قوم من، شما با سوار شدن بر اسب و نحوه هدایت آن برای حرکت یا توقف آشنا هستید. همچنین باید اسبان خود را تمیز کنید، تغذیه کرده و آبشان فراهم کنید. مالکیت اسب مسئولیتهای زیادی دارد، اما آنها پیش از ماشینها و کامیونهای شما به مردم کمک میکردند تا جابجا شوند و کار کنند. این ممکن است بهترین مثال نباشد، اما در برخی موارد من مانند سوارکار هستم و شما مثل اسبانید. من راهنمای شماست و غذا و پناهگاهتان را فراهم میکنم، اما همچنان آزادی اختیارتان را به رسمیت میشناسم. وقتی که از کلام من گوش دارید و روی راههای مرا پیروی کنید، زندگی با تحمل بار من آسانتر خواهد بود. اما هنگامی که ترجیح دهید بر اساس روش خود عمل کنید، بسیاری مشکلاتی روبرو خواهید شد حتی مجازات زمانیکه کنترل را از دست بدهید. جامعه شما نیز مجبور به پذیرش قوانین کشور میشوید. درس این است که در همه کاری وفادار به من باشید و زندگی بسیار تحملپذیریتر خواهد بود.»
کامی: «سلام همه، هنوز هم هستم تا تمامتان را کمک کنم، اما بازگرداندن مردم به کلیسا کار آسان نیست. اگر مرا در دیدارهای من چیزها تکراری میبینید، این است که شما گوش نمیتوانید دهید چه چیزی خداوند از شماست میخواهد. اعتراف میکنم که زمانیکه روی زمین زندگی میکردم هیچچیز بهتر نبودم، اما اکنون وقتی خداوند میخواهد من کاری انجام دهم فکر متفاوتی دارم. عادت داشتم مردم آنچه را خواسته بودم بکنند، اما الان فهمیدهام چرا خداوند همیشه افراد را تحریک میکند زیرا بسیاری از او بیخبر هستند. همچنین به دلیل پذیرش این که نمیتوانیم آزادی اختیار انسانها تغییر دهیم ناراحت شدهام. برای تمامتان دعا میکنم و در انجام آنچه باید بکنم تا شما را بر راه درست به سوی آسمان هدایت کنم، ثابت خواهم بود.»
عیس گفت: «قومم، به شما گفتهام که اعتمادتان را بر پول، طلا، سهام یا باقیمانده حسابهای بانکی ننهادید بلکه در من برای همه نیازهای خودتان اعتماد کنید. در تمدنها پیشین مردم از سکههای طلای و نقرهای برای خرید و فروش استفاده میکردند اما این فلزات برای معاملاتی بزرگ بسیار سنگینی هستند. طی سالیان آمریکا نیز از سکههای طلا و نقره استفاده کردهاست. وقتی شما کاغذهای نقدی را که توسط طلا و نقره پشتیبان بودند معرفی کردید، اکنون یک کاغذی داشتید که تنها وعدهٔ تبدیل شدن به سکههایی با ارزش واقعی بود. سپس این پشتوانگی برداشته شد و پولتان حقیقتاً در کاغذ بود فقط با اعتماد دولت شما بر روی این کاغذها پشتیبانی میشد. حالا حسابهای بانکی تان را در کامپیوترهای الکترونیکی دارید که توسط اعتباری پول تبادل میشود. این اعتبار بسیار بیشتر از نقدی فیزیکی تان افزایش یافتهاست. اگر کسی بخواهد کارتی اعتباری تان را لغو کند یا صفر کردن باقیمانده حسابهای بانکتان، شما بیتوجه به کنترل پول خود هستید. بانکداران مرکزی کنترل حسابها تان دارند و میتوانند ارزش ارز تان را با تورم دادن اعتبار تان کاهش دهند. وقتی از آنها خواسته شود که چیپهایی در بدن برای معاملات تان قرار دهند، آنها ذهنتان را کنترل خواهند کرد. امتناع کنید تا هیچیک از این چیپها را درون بدن قبول نکنید حتی اگر همه اعتباری پولتان را دزدیده باشند یا تهدید کنند که شما را بکشند. همین دلیل است که بهتر است غذا و چیزهایی برای مبادله داشته باشید وقتی پول فیت تان گرفته شود. هنگامیکه مقامات تلاش میکنند چنین چیپها را بر روی شما اعمال کنند، زمان رفتن به پناهگاههای من خواهد بود. شروران کنترل ارزش دلارتان را دارند و زودتر یا دیرتر آن بیارزش خواهد شد. همین دلیل است که ذخیره کردن برخی غذاها و آمادهباش برای رفتن به پناهگاههای من باید بخشی از برنامهریزی تان برای یک تصرف آینده آمریکا باشد. بسیاری پیامهایی بر این پایان زمانها دادهام، و شما شاهد امضای پیشگوییهای آن هستید. در من و فرشتگانم اعتماد کنید تا در آزاردهندگیای که میآید در پناهگاههای من ازتان محافظت شود.»