عیسی گفت: «قومم، همیشه شادی است که در روز کریسمس آوازهای آمدنی من را بخوانید. شما تمام دوران پیش از میلاد و نوونای خود برای این جشن کریسمس آماده شدهاید. این روزیست که دلها و روحهایتان را باز کنید تا به درون بیایم و با شماست. ما در کاروانسرا رد شدیم و مجبور بودیم جایگاهی در استبل پیدا کنیم. من از آغازهای متواضع زاده شدم، اگرچه انسان شدهام و دومین شخص خدا هستم. اما به زمین آمدم که گوسفند بیگناهی باشم که برای فدای شما کشتار شود تا جریمه گناهان شماست را بپردازم. مرگ صلیبی من را هیچ ضعفی در نظر نگیرید، بلکه این خواستهام بود که بمیرم و قیمت نجات همهی انسانها را به خاطر عشقت به شما پرداخت کنم. از من برای هدیه زندگی روحانی و فرصت رسیدن به آسمان سپاسگزاری کنید.»
عیسی گفت: «قومم، سحرآمیزان پیروی ستارهٔ من کردند تا در بیتلحم مرا بیابند، سپس با هدیههایشان به من عبادت کردند. یک موازی دیگر این است که شما دنبال شعلهها و فرشتگان نگهداری خود خواهید بود تا امنیتی در پناهگاههایم پیدا کنید. وقتی به پناهگاهی رسیدید، صلیب روشنمان را خواهد دید و کسانی که آنرا نگریستند از همهی عیوبشان شفا یابند. شما نوونای خواستههایتان را دعا کردهاید و اکنون باید برای نه روز سپاسگزاری ادامه دهید. والدینم مرا به امنیتی استبل آوردند، اما فرشتگانام شماست را به پناهگاههای امن من خواهند برد که در برابر دشمنانتان ناپدید شوید.»