عیس گفت: «قومم، هنگامی که به مقدسام نگاه میکنید، من اهمیت باور در حضور حقیقیام در نان و شراب مقدّس شده را تأکید میکنم. وقتی که در شام آخر مرا برقرار کردم، یادگار خود را تا پایان زمان با قومم گذاشتم. از میزبان مقدسم مانند آنکه فیزیکیاً همراه شما هستم فکر کنید. من دوست دارم وفادارانام به حضور روز یکشنبه شرکت کنند، بدون توجه به هرگونه تعهدات ورزشی فرزندانتان. اطاعت از فرمان سوم مهمتر است از همه عذرهای دنیویتان. وقتی مرا در قدوسالقدس میپذیرید، باید آزاد از هر گونه گناه مرگبار باشید. من برای شما سحرم را به عنوان یک معصومیت یا آشتی گذاشتهام تا بتوانید با کشیش نزد من بیایید و گناهانتان آمرزش یابند. بهترین چیز برای روح شماست که حداقل در ماه یک بار گناهانتان را اعتراف کنید. آنها که میخواهند به مرا نزدیک باشند، هر چه بیشتر میتوانند، به حضور روزانه میآیند و اغلب نزد من در عبادت یا پیش از تابوتام بازدید میکنند. فرزندانتان را تعلیم دهید تا دعاهایشان را یاد بگیرند، و با مثالشان تشویق کنید که تعهد شخصی خود را به مرا در تقدیس روزانهاشان بدهند. با اینکه قلب، ذهن و روح شماست برای انجام ارادهام باز هستید، اجازه میدهید من از شما استفاده کنم تا جانها را بشاریم و کارهای خوب برای همسایهیتان بر اساس نیازشان بکنیم. هر روز به پروردگار خود ستایش و شکرگزاری کنید، زیرا فرصت دارید که مرا در حیات شماست خدمت کنید.»