عیسی گفت: «قوم من، پدربزرگ جان بوسکو امروز پسران یتیم را قبول کرد و آنها را در ایمان آموزش داد و مهارتهای لازم برای کار کردن در جامعه آموخت. آموزاندن کودکان به ایمان یک شغل شریف است که میتوانید آن را انجام دهید تا تلاش کنید زندگی دعا خوبی ایجاد کنید، و آنان را تعلیم دهید من را بشناسند و دوست داشته باشند. نمی喝 کسی را مجبور کرد ایمان خود را بیاموزد مگر اینکه جدیاً آرزو کند به من تعهد بدهد. آموزاندن دعاها ممکن است در ابتدا نیاز به یادگیری از حافظه باشد، اما همچنین نشان میدهد که کودکان چگونه باید بر کمکم تکیه کنند وقتی خاصا در مشکلات روزمرهشان نیازمند کمکی هستند. برای تبلیغ دین دیگران، شما باید هدایهٔ ایمان را در هر کسی که تعمیده شدهاست پرورش دهید. با آموزاندن حقیقتهای ایمان به کودکان، آنها میتوانند این چیزها را به نسل بعدی منتقل کنند. بودن یک مسیحیت متعهد از دل و توسعه رابطه شخصی با خداوندشان است. آنان که تلاش میکنند تا ایمان خود را به کودکان آموزش دهند، پاداشی در آسمان برای کمک کردن به کوچکهای من دریافت خواهند کرد. شما میدانید چقدر دوست دارم کودکها، و آنهایی که آنها را یاری میرساند، برکت خاصی دریافت خواهند کرد.»
عیسی گفت: «قوم من، وقتی در پناهگاه هستید باید یا بدانید چه کاری بکنید با چوب برای نیازهای خود بیرون از خانه. شما میدانید که پدر یوسف و من کارپزشی آموختهایم، و هنگامیکه به ما دعا کنید، کمک خواهیم کرد هر مهارت ساختمانی که نیازمند آن هستید. شما دیدهاید در فیلمهای مختلف چگونه مردم میتوانند پنهان شوند در جنگلها، و کوتاهخانههایی از درخت بسازند درون تپهها. وقتی تعداد کافی نفر در پناهگاهتان باشید، همه باید مهارتهای خود را برای بقا استفاده کنید. من غذا و آب فراهم خواهم کرد، اما ممکن است خواستار شماست که حیوانات را قطع کردهاید به گوشت یا خانهای بسازید از چوب. شما باید یک قیرغی، تیغهبرش، و خنجر گوزن برای این کارها بیاورید. من درخواست کردهام از آنهایی که خانهشان رها میکنند تا پناهگاه بروند با خود ابزارهای حرفهایشان را ببرند. همچنین به شما گفتهام وقتی یک قحطی جهانی ببینید، تقسیم در کلیسای من، چپهای اجباری در بدن یا قانون نظامی، آنوقت باید از من خواستار شوید که فرشتهیتان راهنمایی کند تا پناهگاهی پیدا کنید و توسط شیطانها دستگیر نشوید. امروز شما دیدید چهقدر سخت بود هولوکاست جنگ جهانی دوم. سربازان آلمانی بسیاری یهودیان را کشتند و آنهایی که تصمیم گرفتند علیهشان باشند یا از تبار آلمان نبودن. مردم حکومت یک جهان نیز میخواهند مخالفانشان-آنهایی که تحصیلات دانشگاهی دارند و مذهبی هستند یا پتریتها-را نابود کنند. این است دلیل اینکه آنها خواستار قرار دادن کسانی هستند که چپهای بدن نمی�دهاند در اردوگاههای مرگ. همین است علت آنکه شما امنیتی در پناهگاههای من از این کشندگان خواهید یافت.»