(مارکوس) پس از گذشتن از پاری-له-مونیاال، در باسیلیکا قلب مقدس عیسی و در کاپل ظهورش به سانت مارگارت مری، ما راهی نِور شدیم تا جسد سالم سنت برنادت را بازدید کنیم.
پس از رسیدن آنجا و دعا کردن با او برای مدتی، مادر مقدس به من ظاهر شد و گفت: "من میروم به نِور تا بدن سالم سنت برنادت را ببینم."
(مریم مقدس) "پسرم، خوشحالم که تو هم اینجا هستی. آیا جسد دختر کوچکم سانت برنادت را میبینی؟ یک معجزه است! معجزه قلب پاک من.
آنچه از تو میخواهم پسرم، همین است که همان فضایل را داشته باشی که دختر کوچکم سنت برنادت داشت.
او فقیر بود. و حتی اگر هیچ چیز نداشت، همهچیز را به من داد، حتی زندگی خودش.
او متواضع بود. و در هر کاری تنها جلال خداوند و من را دنبال میکرد، بدون اینکه چیزی برای خود نگه دارد.
او ساده بود. و در همهچیز به شیوهای قابل تحسین زندگی کرد با سادگی و محترمتی.
او پاک بود. و مانند فرشتهٔ پاکی، من را کاملاً دوست داشت، و به من دعا میکرد با سلامهای مریم که پاک بودند مثل آن از جبرائیل فرشته.
او اطاعتمند و فرمانبردار بود. و در همهکاری مرا خدمت کرد، و تمام آرزوهایم را کاملاً انجام داد.
دانست پسرم که او محافظت کننده تو است، بنابراین باید با اعتماد به وی دعا کنی، زیرا میتواند بسیار به کمک توی خدمات خداوند و قلب پاک من باشد. او دوست دارد و میداند که تو شاگردش هستی، پس دنبال نمونههای بزرگی از قدسیتی باش که برای تو گذاشت 'آنکه بیشترین عشق را در این دنیا به من داشت.'
دانست پسرم، و به کل جهان بگو، جسد سالم دختر کوچکم سنت برنادت بزرگترین معجزه قلب پاک من است، پیش از بزرگترین معجزه پیروزی قلب من.
پس میخواهم که همه اینها را بدون تأخیر برای فرزندانم اعلام کنی و آنها تبدیل شوند و آرزوهایم را انجام دهند، همانگونه که دختر کوچکم برنادت آنها را انجام داد، تا من بتوانم آنان را نجات دهم.
تو را از طریق سنت برنادت برکت میدهم، در نام پدر، پسر و روحالقدس."