پسران و دختران عزیزم، امروز نمی喫م از سخن به شما بگویم زیرا این شب رحمت است.
پسران و دختران من میخواهم به شما گفتم: - برای آخرین بار آمدهام تا دنیا را به توبه دعوت کنم! پس از این ظهورها دیگر بر زمین بازنگردم.
زمان سریع جریان دارد، و همه فرصتهایی که پروردگار میبخشد تمام شدهاند.
میدانید که سه راز را در اینجا باقی خواهدم گذاشت که هنوز آنها را نمی喫دین. اگر بدانید چه چیزی درونشان است، برای آنها ایستاده نخواهید بود. من میتوانم به خاطر عشق شما آنان را تحمل کنم.
برای من هیچ دردی برایتان زیاد نیست اما. از شما درخواست دارم: - زندگیهای خودتان را اصلاح کنید، زندگانیتون رو تغییر دهید تا خدا بتواند شما را تبدیل کند و که خدا به شما شادیی بیپایان بدهد و صلح وعده داده شده.
پسران و دختران من، بسیار گریستهام، و در اینجا نیز برایتان آشنایی با تصویرم (تصویر ظهور) را نشان دادم، اشکهایم. آن روز فکر شما بودم، پسران و دختران عزیزم.
چه کردهاید؟ آخرین بار که چیزی از خودتان برای من یا پروردگار گذاشتهاید چه زمانی بودهاست؟
پسران و دختران من، اشکهایم را فراموش کردهاید.
پیغامهام رو فراموش کردید.
اگر آنها را با رد کردنشان زندگی نکنید، بدانید که روزی شما نیز رد خواهید شد زیرا فقط کسانی که دلهای خودتان را باز میکنند قادر به دریافت روحالقدس هستند و کسانی که سنگ بر کار روحالقدس اندازند بسیار دشوار است تا بخشش یابند.
پسران عزیزم، از شما درخواست دارم، خواستههایم رو بپذیرید در حالیکه هنوز میتوانم به شما بدهم. روزی خواهد آمد که خواهید آرزوی داشتن من را برایتان از آسمان نازل شود. دیگر نمی喫م بتوانم با چنین قوت و قدرت باشم.
هرروز به پروردگار خودتام دعا میکنم تا ذهنتان و دلهای شما باز شوند، تا کلماتهام رو بفهمید. بسیار بارها به شما با مادرانهترین عشقی که هیچکس مثل آن نداشتهاست سخن گفتهام اما. فهمیدهاید و پذیرفتهاید من را.
این است که برنامهی خدا در زندگیهای شما کاملاً مختل شدهاست. به دلیل کمبود دعا، عشق و خودتان دادن به من یخبندان هستید. از من بترسید! بیایید پسران عزیزم، و زندگانیتون رو بگذارید که نیاز دارم به آنها زیرا برایمن قیمتی دارند.
خدا نمی喜است بدون شما طرحِ شما را عملی کند! من آمدهام بر زمین تا دوباره شما را نجات دهم. دنیا را چندین بار نجات دادم وقتی که در حال فروپاشی بود، و اکنون میآیم تا شما را از اینقدر نفرت و خشونت آزاد کنم که با آن حکومت میکنید بدون عشق.
به شما گفتم: - اگر به دلِ پاک من برگردید، چنین نعمتهای بسیاری هست که میتوانم به شما بدهم، تا بگویید پس از آنکه عیسی انسان شد، هیچگاه اینقدر نعمتهای شگفتآور ندیدهاید!
جوانان را دعوت میکنم تسبیح را در دستشان گیرند، تا با من شیطان و همه کارهای نفرتش را نابود کنیم. اکنون اژدها خشمگینتر است. از غنیمتش زهر مرگبار آزاد میکند. ناخنیهایش اکنون تیزتر هستند، آمادهٔ ویرانی فرزندانم.
ندید که اندوه و ترس یا هر گونه فکر بد وارد دلهایتان نشود! من برگِ پیروز بر اژدها هستم!!! پایش پاک من زودی سرش را خرد خواهد کرد، سپس دنیا زمان صلح من را خواهند شناخت.
سهگانهٔ مقدس به من گفت: "دخترمان، مادر و همسرِ الهی ما، در جهان آنچه میخواهی بکن! حتی اگر کل کائنات بود، همه برای تو خواهد شد! برو و دشمنِ ابدیما را شکست بده! در سراسر دنیا رحمتِ بیپایانِ ما را عملی کن".
خدای من این فرمان را به من داد، و برای همه شما جنگیدهام. یک جنگ بزرگ در حال رخ دادن است بین پسرم عیسی و شیطان. جانهای بشر در خطرند. بر شماست تا این جانها را نجات دهید، و همهشان را به نزد خدا بیاورید. هیچیک از جانها را نمی�یهستم که از دست بدهیم، پس شما همگی مهم هستید.
خانوادهها را دعوت میکنم، پدرها و مادرها و همسران را دعوت میکنم تا تسبیح در دستشان بگیرند، و به دشمن من نشان دهند که خانوادههای شان متعلق به من هستند، حتی اگر فرزندانشان یا نزدیکانشان عشقِ من را نپذیرند.
وعده میدهم که عمل خواهم کرد! با وجود شیطان، حاکمیت خواهم کرد.
از کلیسای کامل دعوت میکنم تا پناه بگیرند در دل بیعیب و نقص من، از قوت روزاری که همیشه لنگر نجات کلیسا بودهاست. با این نشانهای، اے کلیسه، پیروز خواهی شد!
بر همه شر победиت خواهم کرد، سپس وقتی جهان را با اشکهایم شستهام، همه خواهند دانست که رؤیایی در دل من است: - تا همه زندگی کنند و در صلح باقی بمانند.
تو را دوست دارم و آرامش خودت رو میدهم. تو را با عشق بیپایان عشق عیسی دوست دارم! حتی اگر بتوانی اندازه یا محاسبه کنید تمام گسترهی جهانها، نمیتوانستی فهمیدی که فقط یک شعله از عشق است که در دل من میسوزد.
آنها را با عشق بیپایان عشق! اِی تنها درخواست دارم، تا حداقل پانزده دقیقه روزانه به فکر من باشند، بدون صدا، علاوه بر روزاری که همیشه میگویند.
حضور خودت رو احساس کن! وعده میدهم که درمان روحانی و کمک در این پانزده دقیقه گفتگو بیصدا با من بیاورم، و وعده میدهم که دلهای شما بیشتر شبیه به دل من شود، و شفاف برای پروردگارم و خدای خدای من.
آرامش را برمیگذارم! (توقف)
پدرمان".