بسم پدر و پسر و روح القدس آمین. در طول تسبیح و طی قداس قربانی مقدس، گروههای بزرگی فرشتگان به این خانه شکوه وارد شدند. آنها مجسمه مریم معصوم را در حال راهرو احاطه کردند، بیشتر بالا رفتند تا مادر مبارک در کابینه خانه و خودشان را اطراف مجسمه مسیح و اطراف مذبح مریم قرار دادند. گروههای بیشتری از فرشتگان به تابوت حرکت کرده و اطراف المذبح قربانی جمع شدند. فرشتگان تابوتی نیز قدیسترین بدن را پرستش کردند. نماد سهگانه بالای تابوت در طول قداس مقدس بارها روشن شد و با شکوه طلایی میدرخشید. مادر خدا هم با مسیح کودک، پادشاه کوچک عشق، آن مریم، ارشمیکائیل مقدس هم با شکوه طلایی میدرخشدند. مادر مبارک خود نیز پرتوهای تیز بر ما فرستاد. این پرتوها پرتوی نیکی در زمان عید پاک بودند. مجسمه قلب مقدس یسوع بارها به سمت ما اشاره کرد. آن در طول قداس قربانی حرکت کرد. من توانستم آن را طی استاسی تجربه کنم. چندین استاسی داشتم. به دلیل تعزیر شدید، باید روی تخت خواب بودم. همه چیز برای من روشن شد. میتوانستم کل قداس مقدس روحیانه تجربه کنم. پدر آسمانی در سهگانه تشکر کنید.
پدر آسمانی امروز سخن خواهد گفت: من، پدر آسمانی، امروز، سومین یکشنبه بعد از عید پاک، با وسیله خود و دختر مطیع و متواضعم آن که کاملاً ارادهام را انجام میدهد و حتی در دردناکترین رنج تعزیر نمی�یدم، سخن میگویم. او به کلمات من گوش میدارد و این کلمات را بازگو میکند.
از تو تشکر میکنم، پیامرسان کوچکام، و از گله کوچیکم هم که در ملاتس در خانه شکوه سکونت گزیدند، چون پدر آسمانی چنین خواستهاست. من، پدر آسمانی، بر این خانه نگاه دارم، زیرا این خانهای است که شما ساکن آن هستید. در این خانه پاکی مقدس رخ میدهد. روزانه قداس قربان مقدس مطابق اراده و برنامهام با احترام کامل و پاکبازی توسط پسر کشیش محبوبم در کابینه خانه برگزار میشود، کسی که از من درخواست کردهاست تا این قداس قربانی مقدس به زودی در سراسر جهان جشن گرفته شود. چقدر شما، عزیزانم، برای تحقق آرزوهای خود بر تخت خداوند، روی تختام، دعا کردید تا به زودی قداس قربان مقدس گسترش یابد و در سراسر دنیا برگزار شود؟
تو گروه کوچک محبوبم، بسیار ناامید شدید که پدر مقدس، مرشد عالی، این کلمه «همه» را در جایگاه «بسیاری» بر روی اسقفها تحمیل کردهاست، همان اسقفهایی که با آنها همکارانه رفتار میکند. ممکن نیست، محبوبان من، که او بتواند ex cathedra اعلام کند. بهلحاظ ناگوار، این امکان اعلام کردن را در چنین شیوهای برای اسقفها رها کرده است. اکنون دیگر از این قدرت برخوردار نیست.
محبوبان من، شما که ایمان دارید و دوباره و دوباره پیامهای پيامبر محبوبم خود را میخوانید و اطاعت میکنید، قصد داریم به شما این دستور بدهیم تا روشنایی یابید. از مقامات، از مرشد عالی، حقیقت نمی�باید یاد بگیرید، بلکه تنها از من، پدر آسمانی. کلمه «بسیاری» چند سال پیش توسط پدر مقدس از اسقفها و همچنین کشیشان درخواست شده بود که آن را در میسای مقدسه استفاده کنند. آیا هنوز یک میسا قربانی مقدس بود که برگزار شد؟ نه! این یک همنشینی غذا بود و نه یک غذاخوری مقدس در ریت تریدنتین مطابق با پیوس پنجم.
امروز من، پدر آسمانی، خواستارم هستم تا جشن قربانی پسرم عیسی مسیح، که خود را دوباره برای بشریت بر روی همه مذبحهای قربانی نذر میکند، در تمام مذبحهای قربانی برگزار شود و این همنشینی غذا در سراسر جهان ممنوع باشد. بله، گفتم: ممنوع! او کافی تروبل بهسراسری دنیا ایجاد کرده است.
این آرزو و اراده من است که تنها یک کلمه تغییر نکند و مؤمنان باور کنند این حالا بخشی از حقیقت است. نه، من پدر آسمانی هستم راه، حقیقت و زندگی، و این حقیقت نمی�باید بهصورت مرحلهای ادامه یابد، بلکه فقط تمام حقیقت وجود دارد و تمامی حقیقت اینست: جشن قربانی مقدس من، که برای آن پسران کشیشهای خود را منصوب کردهام. یعنی پسرم عیسی مسیح در دستهای این کشیشها، که با همه احترام و عشق این جشن قربانی مقدس را برگزار میکنند، هنوز امروز تبدیل خواهد شد، اما فقط اگر جشن قربانی مقدس من البته مطابق پیوس پنجم در ریت تریدنتین برگزار شود، همانطور که دوباره و دوباره پیشبینی کردهام.
چه معنی کشیشی بودن امروز دارد؟ چه معنای داشتن یک کشیش امروز را میدهد؟ چرا رنج غیرقابل تحمل خود را تحمل میکنید، آنهAnne محبوبم که انتخاب کردهام تا پسر من عیسی مسیح در شما همه رنجها برای بنیاد گذاری کلیسای جدید و کشیشی نوین انجام دهد؟ آری، این شکنجه برای تو غیرقابل تحمل است. پدرت از آسمان بر روی این گریست زیرا نمی�ب میتواند این آزارات و اشکهای را بردارد. من میخواهم تو را بگیرم و همه رنجها در آن لحظه را بردارم. اما پسر من عیسی مسیح در شما رنج میکشد. این حقیقت کامل است. و همین دلیل است که رنجت برای هفتهها تقریباً غیرقابل تحمل شدهاست. ای فرزندان کشیشانی که انتخاب کردهام و به ویژه فراخواندهام، آنها آرزوهایم را برآورده نمی�بند و طرحهایم را. بلکه من را و فرستادگانم را نادیده میگیرند که حقیقت را در جهان فریاد میکشند زیرا نمی�ب توانایی کمک کردن به آنها نیست. آنان فراخوانده شدهاند، و بدون این حقیقت زندگی نمیتوانستند کنند. من آنها را پیش برمیدارم چون میخواهم حقیقتم را در دنیا، در کل دنیا پراکنده کنم. و فرزندان کشیشانی محبوبم که یکبار به من وعده دادند تا همه چیز برای من بکنند، خودشان قربانیان شوند، حتی اگر زندگیشان هزینه شود؟ آنها فقط من را میان آنان قرار میدهند، من را، در سهگانهای.
چه معنی عید مقدس قربانی، این بزرگترین راز پسرم عیسی مسیح دارد که خودش را بارها برای قربانی بر روی این مذابها تقدیم میکند؟ تا کشیش، کشیش منتخب، خودش را در این جام قربانی بدهد. او یک قربان میشود، او به عیسی تبدیل میشود، کسی که لباساش را پوشیدهاست، کسی که بیپایانش دوست دارد، کسی که با وی ازدواج کردهاست. فرزندانم، محبوبانم، در همین لحظه تغییر شکل، بین پسرم و کشیشی من یک ازدواج رخ میدهد. آنها یکی میشوند. آیا توانستهاید تصور کنید چه معنی این بزرگترین راز ایمان را دارید؟ هنوز به آن باور دارید، فرزندان کشیشانی محبوبم که با بیشترین شوق در مذاب قربانی منتظرت هستیم؟ و توها، مؤمنان من، شما نیز یکی میشوید وقتی در این غذا قربانی شرکت کنید و دیگر ادامه نمی�بند تا همراهی غذایی را دنبال کنید.
تو را باید دوست داشته باشم. من میخواهم دوباره محبوب شوم. بالاترین چیز که به تو دادهام: پسرم عیسی مسیح را برایت قربانی کردم. و من، به عنوان پدر آسمان، مجبور بودم ببینم چگونه انسانها پسرم را در این راه صلیب تا حداکثر شکنجه کردند. باید دیدم آزارهای بیانسانی پسرم و بله گفتم برای خلاصی بشر. این کار را برای همه انجام دادم و پسرم به صورت خودخواسته بله گفتهاست. «هرگز»، گفت، «یک کمی از راه صلیب را بردار نخواهم کرد، زیرا باید تمام کتاب مقدس در آن تکمیل شود» و تکمیل شد. او همهچیز را خلاص کرده و همهرا دعوت کرده تا پس ازش بیایند. این نعمتها، آیا توسط تو پذیرفته شدهاند، فرزندان محبوب من که انتخاب و فراخوانده شدید؟ آیا آنها را قبول کردید؟ نه! شما تاکنون با برابر دانستن همنوایی غذا به غذای قربانی مقدس آنرا رد کردهاید. آیا کشیشهای قربانی هستید؟ میتوانید تصور کنید چگونه پدر آسمان محبوبتون در مذبح قربانی گریه میکند وقتی که همهتان من را ترک میکنید و پسرم نیز این ترک شدن را امروز هم احساس میکند، همانطور که باید آنرا بر کوه زیتون و پیش از مرگش تحمل کند؟ او همچنین این رنج، این ترکشدن و تنهاییاش در پیامبرت ان را تجربه میکند. میتوانید تصور کنید چهکار هستی به پسرم امروز انجام میدهید؟ این غذا مقدس قربانی که برای شما بر جمعه مقدس تأسیس کرد. خواست تا کشیشهای مقدس دعوت کند که خودشان را تقدیم کنند، کسی که هیچچیز بیش از حد نیست و زندگیشان را برای آن اهدا میکند. اگر من پدر آسمان میخاستم و در برنامهم بود، باید به این کار بله گفته باشند. این قدسیت فرزندانش کشیشها است. و بدینگونه امروز آنها را نزد خود میخواهم.
آیا هرگز فکر کردید که چهقدر من پدر آسمان رنجیدهاید، وقتی در مذبح مردم ایستادهاید، هنگامیکه پسرم را رد کردهاید، زمانیکه تصور کنید به او نیاز ندارید؟ خودتان چنان غریور شدهاید که برای مردم و نه پسرم عیسی مسیح خدمت میکنید. مردم، دنیا برای شما مهم است. آیا این همهچیزها را در نظر گرفتید وقتی از فرزند محبوب من دور شدید و دیگر این غذا قربانی جشن گرفته نشد و هیچگونه تغییری در دلها و دستهای کشیشان رخ نداد؟ پسرم با درد و رنج به خاطر شما فریاد زد و شما سختگیرتر شدهاید و همچنان او را رد میکنید.
پیامبر من حقیقت را با آزار در جهان فریاد زدهاست، - حتی امروز هم. آیا پشیمان هستی؟ در دلهایتان میدانید چهکار باید کنید، یعنی با خدا بزرگ که همهچیزان را خلاص کرده و شما را به چنین بزرگی دعوت کرد، در مذبح قربانی ایستاده باشید و همکاری کنید و تبدیل به بکرهاش شوید. این حقیقت است و همین چیزی که پدر آسمان تو در سهگانه آنرا میخواهد. او همه کشیشها را دوست دارد و برای نافرمانی این کشیشها رنج میکشد. این ازدواج، که ممکن بود با پسرم در هر مذبح قربانی رخ دهد، جاییکه غذا مقدس قربانی به احترام بر اساس آیین تریدنتیوس مطابق پیوس پنجم جشن گرفته شود، یک اسرار بزرگ است.
آیا میتوانید آن را درک کنید، پسران محبوب من از کشیشها، یا هنوز امروز علیه آن هستید وقتی که پدر آسمانی شما در سهتایی به شما التماس میکند و امروز بزرگترین رنجهای خود را از فرزندش عیسی مسیح در قلب فرستادهٔ محبوبیم ان انتظار دارد. او این رنجها را تحمل میکند و من باید همه چیز را از او خواستار شوم. نمیتوانید، محبوبان من، تصور کنید که این رنجها چقدر بزرگ هستند. و دوباره باید ببینم که او رنج میکشد، چه طوری فرزندم در او رنج میکشد و من نباید هیچچیزی را از او بگیرم زیرا کشیشگری جدید باید با قدسیت تحمل شود. مجدداً کشیشهای مقدس نیاز است، کشیشهایی که خودشان را به پسرم عیسی مسیح تقدیم کنند، کسانی که خودشان را در جام قربانی قرار دهند، کسانی که آماده ازدواج با او در لحظهٔ تبدیل باشند و بداندند چه چیزی میگذرد و کیست که در دستهایشان تغییر شکل مییابد. شگفتزده ایستادن پیش این راز بزرگ هستند و نمی�بایند که کشیشی که تاسیس شدهاست، این راز بزرگ را درک نکرده باشد و آماده زندگی کردن کشیشگریاش نباشد.
کشیشگری دیگر چه معنایی دارد؟ - پوشیدن لباسهای عیسی مسیح، لباس کشیشها، تا بتوانند تشخیص دهند: این یک مرد خدا است. در او پدر آسمانی در سهتایی و عیسی مسیح کار میکند. کشیش مقدس از خیابانها گذشتن کردهاست و لباس کشیشی را بریده نیست بلکه با افتخار آن پوشیدگی دارد. اما شما، پسران محبوب من از کشیشها، شرمندهاید که عیسی مسیح را پوشیدهاید. همین است که لباسهای دنیوی میپوشید زیرا نمی�بایند فرزندم در این دنیا اعتراف کنید اگرچه بزرگترین رنج امروز در جهان هست و لازم بود شما با لباس کشیشی از خیابانها گذشتن کردید. مردم به سوی شما توجه خواهند داشت و متشکران برای دیدار با شما خواهد بودند چون عیسی مسیح را در شما میبینند. او در این کشیشها زندگی میکند، و خواستهاش است دوباره یکی از شما باشد که در شما زندگی کند و بتواند کار کند، کسی که رد نشدهاست و نفرتبر نیست در فرستادههایم. وقتی یک فردی از فرستادههایم را تعقیب کنید عیسی مسیح را بیرون میاندازید. این یک گناه بزرگ علیه روحالقدس است زیرا در فرستادههایم روحالقدس کار میکند و از آنها سخن میگوید، چنانکه به شما اجازه داده شد که گروه کوچک محبوب من در چند حالت ekstazi تجربه کنید که روحالقدس از فرستادهٔم سخن گفتهاست. او در بزرگترین رنج بود و نمی�بود کلمات را انتخاب کند، اما اینک کلمات قدسیت بدون وقفه از دهانش جاری میشدند. شما فقط شگفتزده بودند و به آن شیوه که ممکن است روحالقدس بتواند از فرستادهای سخن بگوید که روی زمین خوابیدهاست و حقیقت کامل را اعلام کند و پسران کشیشها را جذب خود کند، تعجب کرده بودید.
عزیزان روحانیون، بیدار شوید! قبل از اینکه به چاه ابدی فرو ریخته شوید بیدار شوید. پدر آسمانی شما میخواهد که نجات یابید، نجات یابد تا از فاجعه ابدی رهایی پیدا کنید، زیرا نمی喝 توانسته باشه شما را ببینند چون مثل برفها سقوط خواهید کرد و هیچکس نخواهده توقفتان داد، چرا که جهنم ابدی است و آسمان، نیروهای آسمانی، خوشبختی ابدیه اگر میخواهی برای همیشه بازی کنی و به دیدن پدرت عزیز در آسمان اجازه ندادی، هرچند باید بزرگترین شما باشه. عزیزان من نمی喝 توانسته باشم کافیاً برایتان التماس کنم چون بسیار جدی است و زمان کوتاه است تا شما را نجات دهیم.
من تو رو دوست دارم (آنن گریست)، فرزندان محبوب روحانیون! برگردید! بازگشت کنید! من ازت میخواهم! برایتان التماس میکنم! هیچ چیز دیگری نمی喝 خواسته باشم جز اینکه شاد باشی و بتوانی با من در جشن عروسی ابدی شرکت کنیم. آنجا تو را خواهدم دید. نخواهده توقف کردن تا تماس بگیرم، تمام حقیقت رو به چشمات نشان دهم نه گمراهی و انحراف که امروز در جهان رایج است. این نیست حقایق.
رئیس مرغزار من از من خیانت کرده و فروختهاست. و این بسیار تلخ است. رنجهایی را به روح فرستادهای که با پسرم عیسی مسیح، همراهش میتازد، همسرش که خود را به او وعده دادهاست. ارادهٔ خودش برایش مهم نیست بلکه ارادت من. «ارادی تو بگردد»، روزانه به من میگوید هرچند دیگر نمی�ده توانسته باشد. حتی اگر رنجها غیرقابل تحمل باشند، میگوید: «ارادی تو بگردد پدر عزیزم نه ارادتم. اما باید توسط گله کوچکش پشتیبانی شود که آماده است همه چیز را با او تحمل کند، حتی رنجهای بسیار و بسیاری از دردیها و سختی تنفس کوتاهاش، ترس مرگش. روزانه شبانه، محبوبان من، دردهای مریمی غمبار کوه زیتون پسرم رو میکشد. آیا توانسته باشید تصور کنید که برای نجات شما رنج کشیدهاست؟ برای نجاتتان التماس کرده و هیچ چیز دیگری نمی�ده خواسته باشد جز اینکه تو را نجات دهد. باور کن به من، فرزندان محبوب روحانیون.
او میخواهد کوچکترین بینت باشد. هرگز از تودهٔ خود دور نشدهاست. بارها و بارها به من میگوید: «پدرم، من هیچی نیستم. تو را اطاعت خواهم کرد. تو مام و من تم. گله کوچکی هم با او موافق است و آمنش رو برای آن میگویند.
من از شما بیپایان عشق میورزم و در سهگانه، پدر، پسر و روحالقدس به همراه مادر آسمانی که روز و شب برای شما نزد تخت من دعا میکند و هیچگاه از درخواست کمک از لشکرهای فرشتگان خود دست برنداشته نیست تا آنها را به زمین بفرستد تا بشریت را نجات دهند و از آنها بخواهد حقیقت را بدانند، اعتراف کنند و از مقدسترین مجازات توبه بهره ببرند. اگر گناه کردهاند، با تمام دلشان پشیمان شوند و بگویند: "بله پدر، پیش تو گنهکار شدهام. میخواهم دوباره فرزندت باشم. لطفا گناه من را بخشید. میخواهم بهتر شوم. دیگر نمی�باری نکنم چون از همه چیز بیشتر شما را دوست دارم. تنها و یگانهای که هستی. برای تمام عشقهایی که تا کنون در زندگیام بر من نشان دادهای، سپاسگزارم. آمین."