۲۰۱۱ نوامبر ۱۳, یکشنبه
پس از قداس مقدس تریدنتین قربانی و پس از برکت یوقاریستیک، پدر آسمان به زیارتی که در خانه شکوه ملاتز گرد آمدهاند، با وسیلهٔ خود دختر آن میگوید.
به نام پدر و پسر و روح قدوس آمین.
پدر آسمان میگوید: به شما محبوبهایم که در خانه شکوه حاضر شدهاید، من از دل خودتان سلام میفرستم و برای عشقی که به من پدر آسمانی نشان دادهاید سپاسگزاری میکنم. همهی شما را بیپایان دوست دارم. عشقی که دارد بیشتر از آنچه فکر کنید است، چرا که من همان عشق هستم، عشقی که هرگز پایان نخواهد یافت: الف و یا. به خانه شکوه آمدهاید چون متقاعد بودید که اینجا آسمان کار میکند، نه ابزار کوچکی در اختیار شما بلکه مکان من، خانه شکوهام است، چنانکه همیشه بودهاست و خواهد بود بر اساس آرزوهایم. عشقی من هرگز پایان نخواهد یافت.
شما محبوبهایم، برای چه؟ چون میتوانید باور کنید. چون متقاعد شدهاید که اینجا پدر آسمان سخن میگوید، چرا که از طریق ابزار و دختر مطیع و خشنود من آن میگویم. در ارادهی من ایستادهاست و تنها کلماتی را بیان میکند که از من آمدهاند. هیچچیز از خودش نیست. همیشه ابزارم بودهاست و ارادهٔ خودش را به من سپردهاست. بارها دوباره بله گفتهاست برای رنجهایش، اگرچه او را فراتر از مرزهای گذراندم. گاهی گریست، گاهی سخت شد که عیسی پسرم در آن کلیسای جدید باید رنج بکشد. او آماده است این کلیسای جدید را تحمل کند. (آن گریه میکند).
چرا محبوبهایم؟ چنانکه به شما قبلاً گفتهام، پستیشوی عالی که خود من در مجمع انتخاب کردم با یک «نه» مخالفت کردهاست و این «نه» بسیار سنگین است چون او همیشه پستیشوِ کلیسای کاتولیک تمام جهان خواهد بود. اما برنامهی من را انجام نمی�دهد. توسط فراماسونها و دیگران که به وی ایمان غلط میآموزند، رهبری شدهاست و از کلیسای مرا شاهدی نیست و تنها من، اربابش و استادش، نبودهام. باید بالای همه چیزها برای او ایستادهبودم. باید توانسته بود زندگیاش را برای عشقِ که تا به حال به وی دادهام، فدا کند.
کوچکی من ارادهٔ خود را به من سپرده و گفت: «پدر عزیز، حتی اگر هزینهی آن جانم باشد (آن گریه میکند)، هرگز بلهاش را پس نمیتوانم گرفت. تو چنین خواستی و من کوچکیت هستم، ابزار کوچکِ که هیچگاه قادر نبودهاست کلماتِ تویی را بازگو کند. اما میدانم و متقاعد شدهام، پدر آسمانی عزیز، که تو آنی که مرا هدایت میکنی و از راه خود منحرف نمیتوانم شد، چرا که همهی من هستی. تو محتوای زندگیم هستی و با تو در این جهان پیش میروم.
تمام کسانی که برای عشق بزرگام آمدهاند و نه از دلجویی، تمامشان را با عشق بزرگیم باردار کردهام، زیرا میخواهم آنها نیز این راه سنگی رو همراه پسرِ من، راه سخت صلیب، که همهی آن را در زمان امروزی رد میکنند، در کلیسای کاتولیک امروز. آنجا لذت و زندگی هست، اما هیچگاه قربانی نمی喫دهند. آیا هنوز کشیشان قربانیدار در این کلیسا مدرن وجود دارند؟ نه! قربانیان فراموش شدهاند زیرا سخت هستند.
آیا پسرِ من برای همهی شما، عزیزانم، به صلیب نرفتهاست و آیا راهت نیز یک راه صلیبی نیست اگر بله بگویید، اگر میخواهید بر این راه باقیماندهاید، تنها راستین و واقعی؟ از صلیبت که باید بردارید مانند پسرِ من آن را از دستهایم گرفت. صلیبت رو نپراکندید بلکه قبول کنید چگونه هست، زیرا شما کسانی هستی که به توی داده شدهاست. هزار هدیه برایت خواهم داد.
زمان حالا را در نظر بگیرید. این زمانِ حیرتانگیز است، زمانِ گمراهی. شیطان کلیساها رو تسخیر کردهاست. ضد مسیح حاضر هست و پستیشو مرا با بوسهی یهودا خیانت کرد. او کلیسا کاتولیکم را با همهی جامعههای مذهبی مخلوط کرد. آیا این ممکن است؟ تنها یک حقیقت وجود دارد. فقط یکی، مقدس، کاتولیک و رسولی کلیساست و هیچ چیز دیگری نیست. من خداِ تو هستم. خدایان بیگانهای نزد من نخواهی داشت. و من خدا سهتایی هستم. نه تنها خدا! بله! سه شخص در یک. این که میخواهند به توی باور کنید. و باید بر این راه پیش روید.
من ملاتز، این مکان را تحت حفاظتم قرار دادهام. هر روز پسرِ کشیشم این مکان را مبارک کردهاست. تو، دختر کوچیکم، برای ملاتز سخن گفتهای تا آن را نجات دهد، اما به دلسوزی، فرقهی میسیونری، کومبونیها مرا در ملاتز خیانت کردند، دینهای مختلف رو با تنها کلیسای کاتولیک مخلوط کردهاند. و چه میگوید پستیشو: "در جستجوی خدا هستند." آیا این ممکن است؟ آیا شما هنوز در جستجوی خدا هستید؟ آیا فقط یک خدا سهتایی وجود ندارد که من هستم؟ آیا باید امروزه همچنان به دنبال باشید؟ تمام دینهای شیطانی با ایمانِ مقدس و گرانبها کاتولیک مخلوط شدهاند و میپندارند این حقیقت است. این حقیقتیست که همهی شما اکنون باید آن را پیروی کنید. و بسیاری از صومعهها و جامعههایی هماکنون علنیاً به ایمانی که پستیشو در آسیزی اعلام کرد، پیوستهاند. بسیاری تاکنون این باور رو دنبال کردهاند. من درد میکشم.
آیا من همه چیز را به شما داده نیستم؟ آیا من برای شما مانند یک پدر محبتآمیز، ناز و صبرآموز نبودهام؟ تمام آنچه که دوست دارم همهی شماست و تمامی آن چیزی است که میخواهم در دلِ محبتی خود بگیرم. شما نمیتوانید اندازهگیری کنید چقدر من را دوست دارید. در این عشق باقی ماندهام و بارها برای هر فردی که میتوانند نجات یابند، سپاسگزاری میکنم، زیرا هر روح چیز مهمترین است. من خودش نفسِ روح به او دادم هنگام تولدش. و همین دلیل است که او را دوست دارم. من او را آفریدم و میخواهم همهی این روحها دوباره با من در جلال ابدی باشند.
و همین علت است که بسیاری از پیامبران منصوب کردم که کلماتِ من، حقیقتهای من و دستورهای من را اعلام کنند، نه از خودشان، بلکه از قدرتِ من. برای خودش پیامآورانی ضعیف، بیمار انتخاب کردهام. آنها به ارادهی من و برنامهی من اطاعت میکنند زیرا فهمیدهاند که تنها یک حقیقت وجود دارد و فقط یک خدا (در سهگانه) و یک عشق الهی است که همه چیز را فراتر از خود گذاشتهاست.
جهان موقت است، محبوبهای من. در جهان هیچچیز پیدا نمی�دید. آنجا تخریب خواهید شد. اما وقتی من رو یافتید و شناختید، آنگاه روحِ دوست دارم شما هستم، عروسِ خود را میخواهم باشم. زیرا بیشتر مردم با «نه» دائمی به من مخالفت میکنند، شما باید مرا آرام کنید. این آرامش را برای من ارائه دهید، چون از این آرامش بسیار طولانی مدت درخواست کردهام.
برای هفت سال فرزند کوچکِ من کلماتِ من را اعلام کرد و همه چیز را انجام داد تا مردم جهان تنها در این دنیا نجات خود را جستجو نکنند. نجات فقط در صلیب وجود دارد. آنجا امن خواهید بود. زیر صلیبی ایستاده باشید. صلیب مهم است. به پسرم عیسی مسیح بنگرید که هرگز شما رو ترک نخواهد کرد. به مادرِ آسمانیتان بنگرید. اینجا، در این راهرو، نردبانِ بهشت، تسبیح، شما را بالا میبرد و به سوی آسمان برمیگرداند. آیا این بزرگترین خوشبختی برای شماست؟ هیچ چیز بهتر نیست، هیچ چیزی زیباتر نیست. مادر محبوبتان همهی آنها را تحمل کرد، و هرگز «نه» نگفت. او برای شما همهاش رنج برد. از طریق همین کار، کوریدمپتریس شد. من مادرم رو دوست دارم، و چون بسیار زیادی بهش عشق میورزم، او را به شماست دادم تا در حقیقت راهنمایی کند و با تاثیرِ دیگران که قصد دارند شما رو از این مسیر منحرف کنند، گمراه نشوید.
این راستینترین راه است و تنها راهی که میتوانید برود. خواهید دانست، محبوبهای من، زیرا در اینجا همهی دستورهایی را به شماست دادم که برای این مسیر سخت نیاز دارید، چون همانطور که میدانید، زودی مادرِ محبوبتان با پسرم در جلال کامل ظاهر خواهد شد، این مکان مقدس که هنوز باید پاک شود.
اینجا، در این خانه، خانه شکوهی که برای خود ساختهام، بسیاری از چیزهایی را رخ خواهند داد که شما نمیتوانید آنها را بفهمید، فرزندان من. تو نیز، کوچکم، نخواهی فهمید چون ذهنت کافی نیست تا آنرا بگیرد. میخواهی هیچکدامش را بدانی زیرا خودت کاملاً به من سپردهای. دلات با دلم ادغام شده و دلاهایش که همهشون را بخواهم با دلم ادغام کنم تا یک عشق، یک عشق در عشقی من، عشق الهی شود؛ فقط آنگاه آرام میگذری، تنها آنگاه از هر چیز خوشحال هستی. هیچکس نمی�بید توانایی دارد به تو بیشتر شادی بدهد. این حقیقتم و قدرت و عشق الهیم است که باید دریافت کنید و در دل بگذارید. این کلمات، این دستورالعملها را فقط یک بار گفتهام. بسیاری از پیامهای دیگر خواهید خواند اما هیچکدامشان مانند یکی نخواهند بود. دوباره و دوباره برای شما سخنانی دارم چون به تو بیپایان عشق میورزم. و این عشق تا مرگ ادامه خواهد داشت.
اکنون با سهگانه قوت، با سهگانه عشق همراه همه فرشتگان و قدیسان، اما خاصتر همراه مادر عزیزم که از همه بیشتر دوست دارم، کسی که پسرم یسوع مسیح را به دنیا آورد، زاده شده در روحالقدس، مادر پاکدامن و ملکه پیروزی. آنرا برای شما نشان خواهدم داد و به تو خواهم داد. شما منتخبانید. هیچکسی پراز عشق مانند آنچه تجربه میکنید نخواهد کرد چون خودت را به من سپردهاید و با صریحی بله گفتهاید: "بله پدر، بلی پدر، بلی پدر، کار تو را خواهم کرد، برنامهات را دنبال خواهم کرد زیرا برای من بزرگترین هستی که بالاتر از همه است. شادیم تو هستی، تنها مرواریدم، مرواریدی دلم، گنجینه ارزشمند."
و بدینگونه امروز شما را برکت میدهم، دوباره آنرا تکرار میکنم، همراه تمام فرشتگان و قدیسان، با مادر عزیزم، در نام پدر و پسر و روحالقدس آمین. از ابدیت محبوبید و اگر این حقیقت را به دل بگذارید، هرگز از آن جدا نخواهید شد. عشق زندگی کن زیرا عشق بزرگترین است! این عشق را در جهان نمی�بیدی بلکه با من، خدای سهگانه عزیزت و پدرت پیدا میکنی. آمین.