پیام‌هایی به آن در ملاتز/گوتینگن، آلمان

۲۰۰۹ اکتبر ۵, دوشنبه

عیدهٔ سنت سوری فوستینا است.

پدر آسمانی پس از قداس مقدس ترنتین در کاپل خانه‌ای گوتینگن با استفاده از ابزار و دخترش آن سخن می‌گوید.

به نام پدر، پسر و روح‌القدس آمین. مادر خدا در نور طلایی غوطه‌ور بود. از تاجش پرتوهای قرمز، طلا و سفید می‌آمدند. پالتوی او و لباسش برف‌سفرا بودند و تسبیح‌اش آبی روشن بود. بسیاری از پرتوها از قلب کودک عیسی بیرون آمدند. علاوه بر این، من سنت سوری فوستینا را نیز دیده‌ام.

پدر آسمانی می‌گوید: من پدر آسمانی ام که امروز با استفاده از ابزار و دختر مطیع، خشنود و متواضع خود سخن می‌گویم آن. او در ارادهٔ من است و تنها کلمات من را بیان می‌کند.

پدر روحانی محبوب رودی، امروز در روز افتخارت، در روز تولدت، با کل گروه فرشتگان، به‌خصوص با مادر مقدس‌ترین و عزیزترین تو یعنی مادر خدا، از تو تبریک گویم.

پنج سال پیش، پسر روحانی محبوب من، یک مأموریت ویژه برایت فرستادم. تو به من پاسخ مثبت دادی، - بدون هیچ‌گونه تردید و در نظر گرفتن آرزوهای خود. امروز در این روز از تو تشکر می‌کنم. تو برای جلال من هستی. هرگز ارادهٔ خود را دنبال نکردی بلکه در اراده‌های برنامه‌ی من بودی. به همه چیز پاسخ مثبت دادی، حتی اگر هزینه‌اش بسیار زیاد بود. ممنوعیت اعترافت که البته بی‌عدالتانه بر علیهتو صادر شده‌بود، با خشنودی پذیرفتید. از این نیز تشکر می‌کنم. می‌توانستم بسیاری دیگر را ذکر کنم. تو بارها به من اطاعت کردی و عشق خود را نشان دادی. می‌خواهم در همه چیز عشق من برایت ثابت شود. تو پسر روحانی برگزیدهٔ محبوب من رودی. قوتت از خود نیست بلکه در نعمتی الهی هستی. برات نعمت فراوان ریخته شده‌است، که با خشنود و رضایت پذیرفته‌ای.

پذیرش نعمت مهم است، فرزندان محبوب من. شما اکنون به این گروه کوچک رشد کرده‌اید. می‌خواستید این وظیفه بزرگ را برای رهبری روح‌ها بپذیرید و قربانی‌هایی که از طرف دیوسهٔ هیلدسهایمم خواسته شده‌بودند پذیرفتید، با خشنودی همه چیز را دنبال کردید. هرگز به من نرسیدی. بارها دوباره شروع کردی. با رضایت در ارادهٔ من و برنامه‌ی من کوچک‌ام را رهبری می‌کنی. یک گروه کنار تو قرار داده‌ام که مانند تو پسر روحانی محبوب من، بیشتر به ارادهٔ من و برنامه‌ی من رشد کرده‌است.

چقدر افتخاری برایم در این قداس مقدس قربانی کردید که امروز دوباره با تمام احترام برگزار کردید، - چقدر عشق. با وفاداری بر آرزوهای من ایستاده‌اید. وفاداریت خود را ثابت کرده‌اید. از آن‌جا که عاشق شده‌اید.

پنج سال پیش، پسر روحانی محبوبم، همه چیز با تو متفاوت بود. ناگهان و غیرمنتظره‌ای صدا من به تو رسید. آماده نبودی اما بله‌ی تویی قوی و مستعد بود. فوراً می‌خواستی از من اطاعت کنید. بسیاری از امور نامفهوم بودند و حتی برای خودت هم بی‌معنی به نظر می‌رسیدند. لیکن دوباره و دوباره گفته‌ای، "بله پدر، هیچ چیز را نمی�بمیدی و چیزی را فهم نکردم اما آرزو دارم اراده‌ی تو را انجام دهم. سعی خواهم کرد این کار را بکنم و شادیت رو به تو می‌دهم - تو در سه‌گانه‌ای."

چقدر شادمانی، پسر روحانی محبوب، با این جشن مقدس قربانی ترنتین به فرزندم عیسی مسیح داده‌ای. بله، از ابتدا آرزو من انتخاب کردنت بود. غرور می‌توانست تو را پیش برد اما نه، تو تعظیم را برگزید: "می‌خواهم یک کشیش کوچک باشم," همانطور که از ابتدای آرزو من بودی گفتی. بنابراین در عشق و همچنین در تعظیم رشد کردی. با اراده‌ی خود گروه کوچکی که انتخاب کرده‌ام تا این جشن مقدس قربانی را همراهت تجربه کنند، رهبری می‌کنی. چقدر فرشته‌های زیادی کنار تو قرار داده‌ام تاکنون. این اتاقم مقدس است، کاپل خانه‌م. مطابق آرزوهای من تجهیز شده و همه چیز با اراده‌ی خود تنظیم کردی. هرگز نگفتی، "مامون برای من اولویت دارد." به اراده‌ی خود تمام هزینه‌ها را پرداخت کردی. آمادگی داشتید قربانی کنید. "اگر پدر می‌خواهد، خوشحالانه انجام خواهم داد," اغلب در دلت گفته‌ای. "شادی بپدر آسمانم دهم که آرزو من است و هیچ چیز دیگری باید در زندگی‌ام اعمال شود." سلامتی به تو داده‌ام تا این کار بزرگ را انجام دهی، پسر روحانی محبوبم. و از آن سپاسگزار هستی. هر روز نشان می‌دهی سپاسی، وفاداریت و عشقیت رو به من.

هر روز صبح با دقت در میز قربانی من ایستاده‌اید. شما هرگز نمی喝 این نذری مقدس را یک روز از دست نخواهید داد، - شاید به خاطر راحتی. نه. این مرکز شما شده‌است. مرکز پسرم عیسی مسیح و نذر مقدس اوست. همین است که امروز از تو سپاس‌گزار هستم و همین است که در همه روزهای سخت، در تمام سختی‌هایی که برایت می‌آیند یا آمده‌اند با تو هستم. پدر آسمانی محبوب‌ات در سه‌نفره اولین جایگاه را در دل ت گرفته‌است. حتی مادر محبوب‌تر، که از آغاز کشیشیت خود به او احترام زیادی گذاشته‌اید، در قلب شما زندگی می‌کند و همیشه مانند یک مادر برایت مراقبت می‌کند. او همه آرزوهای تو را از چشم‌هایت خوانده است زیرا ستاره چشمانش شده‌ای. او بر ت نگهبانی دارد. او می‌خواهد که هر چیز را با اراده خود دنبال کنی و همچنین توانایی الهی داشته باشی تا بتواند آنرا انجام دهید. این نیست که سنت مایکل حامی خانهٔ مزار تو و من است. همین بود آرزوت. در ایراد خداوندش شناسایی کردی.

آری، سپاس‌گزاری هم می‌خواهم از شما بگویم، گله کوچک محبوب‌ام، که قصد دارید پایدار باشید و آماده‌اید همه قربانی‌های سنگین را تحمل کنید که به ویژه بر روی کودکان کوچکتر من تحمیل شده‌است. شما هرگز دست ندادید. بعضی اوقات برایت بسیار سخت شد و با محدودیت‌ها روبرو بودی. گاهی فکر کردی می‌افتی. اما دوباره بلند شدی. شروع مجدد کردی. هیچ‌گاه نمی喝 به من، پدر آسمانی بگوید نه. بارها گفته‌اید: «ارادهٔ پدر آسمانی برای ما امنیت است. مایلیم مانند قبل ادامه دهیم، با وجود همه دشمنی‌ها، تمام تمسخرها و سختی قربانیان.»

آن سخن می‌گوید: پدر محبوب‌ام، من هم امروز از این راهنما روحانی سپاس‌گزار هستم که شما به من داده‌اید در آغاز این وظیفه. تو دانیستی چه چیزی برایت می‌آمد اما با قوت الهیت خود مرا احاطه کردی و بارها عشق خود را به من نشان دادی. هیچ‌گاه مرا تنها نگذاردی. هیچ‌وقت از قدرت الهی کمبود نداشتی. وقتی که نیروم ضعیف شد، تو آنجا بودی. مرا دوباره بلند کردی و در دلش احساس کردم که با من هستید. برای این سپاس‌گزار هستم. از این گروه کوچک سپاس‌گذار هستم که شما برایت انتخاب کرده‌اید تا پیام‌های خود را به‌وسیلهٔ اینترنت ادامه دهیم. تو اینترنت خود را انتخاب کردی و همین‌طور خواهد بود و اراده‌ی خداوندش را با خوشحالی انجام خواهیم داد و در عشق الهی پیروی می‌کنیم و بر کوه گولگوتا راه می‌روم. ما روی تپه‌های سخت کلبری هستیم و مایلیم به بالای آن برسیم. تو برای این نیرو بدهید. از شما سپاس‌گزار هستم برای عشق بزرگ‌ات، برای انتخاب خود که در نذر مقدس خداوند شرکت کنیم، تا دوباره و دوباره هدایای لطف را از مادر مبارک دریافت کنیم.

پدر آسمانی ادامه می‌دهد: بلی، پسر عزیز کشیش من، مادر محبوبت خود روح قدس را که در شکل یک کبوتر بر او ظاهر شده بود، به تو در طول جشن قربان مقدس فرستاده است. این عشقی بود که می‌خواسته از تو ثابت کند.

خطبت شما از بالا انتخاب شد. این کلماتت نبودند، بلکه کلمات آسمانی بودند که آن‌ها را منتقل کردید. این کلمات در دل شما بودند. با اراده خود آن‌ها را برای گله کوچک محبوبم بیان کرده‌اید.

و اکنون در این روز می‌خواهم به تو برکت بزرگ را انتقال دهیم: عشق، وفاداری، قدرت الهی همراه مادر عزیزت، با همه فرشتگان و قدیسان، خاصه با سنت فوستینا، سانت پادره پیو که از او بسیار دوست دارید، پسر کشیش محبوبم، همراه کوره مقدس آرس، خصوصاً همراه داماد مادربزرگ آسمانی من، سنت جوزف، در نام پدر و پسر و روح القدس. آمین. تو عاشق شده‌ای، تقویت شده‌ای و ادامه می‌دهی این راه سخت را با عشق. دوست دارم و به بیرون فرستادم. آمین.

سودا جیزوس مری و جوزف برای همیشه و تا ابد آمین. سودی و مجید باشد جیزوس کریست بدون پایان در مقدس‌ترین قربانی. آمین.

منابع:

➥ anne-botschaften.de

➥ AnneBotschaften.JimdoSite.com

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید