عیسی میگوید: محبوبان من، امروز دوباره در اطرافم جمع شدهاید. من شما را گرد هم آوردهام و به مکانهایی که حضورم را بیشتر احساس میکنید، هدایت کردهام. آرزو برای من باید در دلهایتان قویتر شود. سپس وقتی مشکلاتتان را به من، خداوند عالیترین، سپردهاید، از مادرم خواهش خواهم کرد تا براتان نعمتهای بزرگ منتقل کند.
در این زمان، پایانزمان من، بسیاری از قربانیها را از شما میخواهم. به صلیبم بیایید و خودتان زیر این صلیبی قرار دهید تا بتوانم کمک کنم که توانایی پذیرش صلیبتان را پیدا کنید. تنها با قدرت الهی من ممکن است که تا پایان مقاومت کنید.
مادرم سنگینترین صلیب را همراه من حمل کرد، زیرا قلب مادرانهاش توسط شمشیری زخمی شد. شما، فرزندانش، نمی�برید چقدر دردشان برای همه کودکان جهان سخت بود. اوست که کلیسای جدیدی به دنیا میآورد، که در آغوش است. شما انتخاب شدهاید تا در این رنج کمکش کنید. زمان رسیدهاست که مادرم گلهٔ فرزندان خود را گرد هم آورد تا سر مار را زیر پا بگذارد. آمادهاید، فرزندانش؟ چرا مقاومت میکنید در برابر حاضر بودن دائمی؟ همه چیز قضا است. از آسمان هدایت و راهنمایی خواهید شد. این حاضر بودن دائمی را رها نکنید و آرام باشید و در خوشحالی عمیق درون خود باقی بمانید.
از مقدس یوقرت زندگی کنید، که باید روزانه به آن شرکت کنید. این نعمتهای جاری برای مردان است که من را رد میکنند. چقدر رنجم برای این مردانی سخت خواهد بود که از راه خود منحرف شدهاند. آمادگیتان را نشان دهید و با شجاعت و دلیری بر حقیقت من شاهد باشید. این باید شما را تشویق کند تا بتوانید در آخر برای من بمیرید.
در کرویهای آسمانی حرکت کنید و از چشمهها آب ابدی بگیرید. زندگی کنید در من. خودتان را با تسلیم کامل تقدیم کنید. ارادهٔ خویشتنگرایانه و متمرکز بر خودش را به من سپردهاید، تا قدرت عملم در شما باشد. برای قدسیه تلاش کنید. منتظر پاسخ دائمی «بله» از شماست تا بتوانم شما را در عشق خود بگیرم. با من با کلمات ساده و خشنودی صحبت کنید، زیرا قلبهای غریبی درخواست ورود نمی�برند. ارادهٔ شما بسیار مهم است چون ارادهٔ شما را نخواهم شکست. این آزادیست که میتوانید تصمیمات خود برای من بگیرید.
عشق در دلهای آتشینتان احساس شود. چقدر منتظر عشق شماست، تا عشقتان را به من اعتراف کنید. قلبتان تبدیل به تبادل عشقی با من بشود. کلمات عاشقانه از دهانتان جاری خواهد شد وقتی که دل شما پر باشد. پُرایی حقیقت ایمانتان را دریافت کنید. بارها و بارها دلم قلبتان را با شعلهٔ دلم متصل میکنم.
اگر میخواهید دیگر دلانها را آلوده کرده و جانشان را به توبه برانگیزید، تابش خودتان را بیان کنید. مسئولیتتان نجات دادن دیگران است و هدف شما هیچ چیز دیگری نباید باشد. من تبدیل به خورشیدید که مرکزِ زندگیی شما باشم. چشمهایتون رو برام بگذارید، آنکه گرمی میدهد و در تو زندهای شروع میشود. بدون لمسمن سرد و بیجان باقی میمانید. من راه، حقیقت و زندگانی هستم، و بدون من نمیتوان ایستاد.
از مادرم بپردازید. او همیشه یک شخص شنونده بود و خواهد بود. کلماتمن را در خود دریافت کنید و یاد بگیرید که وقتی لازم است سکوت کنید. مانند گلای باشید که بیشتر و بیشتر باز میشود. به درونترین بخشِ خود نگاه کنید، آنجا خانهی شماست، جایی که گنجینهٔتان قرار دارد. مثل یک مرواریدی قیمتی میخواهم در دلهایتان محافظت شود. برکت خداوند سهگانه همراهی شما را در راههایشان کند. من تو را باریکم، فرزندانی محبوب و ایماندارِ پادشاهیی خدا.