عیسی مسیح، من تو را التماسی میکنم که با فرزندان خود در این آخرالزمانها که برای ما اعلام کردهای صحبت کنی و این تعلیمی را که آنها در این زمان نیاز دارند به آنان بده.
عیسی حالا میگوید: پسرانی عزیزم و منتخبهای من، شما دوباره وارد سرزمین مقدس شدهاید. این مکان که شانهزدن کردهاید، زمین مقدس است. من این مکان را برای شماست انتخاب کردم زیرا شما وفادارمید. در پیروی از من هستید یعنی به راه من با کاملیت دنبال میکنید چنانکه من آرزو دارم.
من عیسی مسیح، رهبری و هدایت شما را برعهده گیرم. مادرم آموزش خواهد داد تا بتوانید به راه من پیروی کنید. برای این کار او حفاظت فرشتگان خودتان را خواهند خواست که در این زمان شماست محافظت کنند. بله، مادرم همه چیزها از آنچه نیاز دارید در این زمان مراقبت میکند.
بیترسید پسرانی من. همهچیز مرتب و تنظیم شدهاست. تنها نخواهید بود. حفاظت خواهید شد و پناهگاه یابید. اما زمانی که رسیده است. چقدر غمگین هستم از این واقعیت که باید مادر آسمانیم را دوباره به زمین بفرستم تا مردان بتوانند باور کنند. اغلب فقط آنچه میبینند باور دارند. لیکن من آرزو دارم شما هیچچیز نبیندید و هنوز هم باور کنید. این ایمان واقعی است.
پسرانی عزیز، چقدر سخت خواهد بود برای من که این زمان را بر روی همه بشر بفرستم، این محنت بزرگ، این رویداد به کل بشریت، اما قلبم را بسیار آزار دادهاند. بله، دلهای ما، دلهای متحد شدهٔ مادرم و دلم را چنان آزاردیدهاند که نه تنها اشک میریزیم بلکه اشک خون نیز ریختهایم. آیا میتوانید اندازهگیری کنید پسرانی عزیزم چه معنایی برای ما، برای آسمان دارد؟ شما نمی�یدهاید آنرا درک کنید.
این رویداد بزرگ که خیلی زود خواهد آمد، جهان را لرزانده است. من اجازه دارم تا کمی قبل از این بهوسیلهٔ پدر آسمانیم اعلام کنم. اما باور کنید پسرانی عزیزم عشق بزرگترین چیز است. اگر در عشق، در عشق الهی پایدار باشید میتوانید با ما جانها را نجات دهید.
همهچیز دوباره گناهان خودشان را خواهند دید. این رؤیا از روح که خیلی زود خواهد بود هنوز بسیاری را به توبه سوق داده است. اما بخشی بزرگی در حفرهٔ سقوط میافتد زیرا حتی آن زمان هم همچنان ارادهٔ خودشها را استفاده میکنند و من نمی�یدهایم این اراده را بشکنم. برای خلقتهای خود نه تنها از آزادی بلکه از عشق دادم تا بهخاطر عشق، من، خداوند برتر را اعتراف کنند.
هر چیز برای شما پنهان خواهد ماند. این راز بزرگ قابل فهم نیست و نمی�برم توانستم آن را درک کنیم، حتی مادر آسمانی من هم نه! چنین بزرگی دارد این راز. اما مادر آسمانی من پیروزی را به دست میآورد، اگرچه اکنون برای شما غیرقابل فهم است.
در همین لحظه که عیسی بازوهای خود را از صلیب بردارد. دوباره ما را در بر گرفته و چشمهایش روی ما قرار دارد و این بار وزن گناه به او تحمیل شدهاست. اما همچنان بیحد و مرز ما را دوست دارد، و میخواهد همهی اینها یعنی تمام بشریت را برای ما آسان کند.
عیسی ادامه میدهد: اکنون من میخواهم شما را برکت دهم و به بیرون بفرستم، فرزندان عزیزم. بسیار زود دوباره نزدتان خواهم آمد و مجدداً آمادهتانیده تا بتوانید این راه را با من تا آخر طی کنید و ناامیدی نکنید و ناامیدی نکنید. یاد داشته باشید، فرزندان عزیزم، نه هفت بار بلکه هفتاد و هفت برابر هفت، یعنی باید همیشه آنها که در زمان سخت به شما آسیب میرساندند یا ستمکردهاند را بخشش دهید، بله، آنها از شما خشمگین خواهند شد، با شماتت کردهواشان دشمنتان خواهند بود، فقط پس از این است که شما جانشین من هستید. برای این تعقیب و آزار شکرگزاری کنید، برای درد و رنج شکرگزاری کنید. من همراه شما هستم. نمی�برم ترک میکنم شما را. اکنون عیسی محبوبتان با تمام آسمانیها در سهگانه خداوند پدر، پسر و روحالقدس برکتتان میدهد. آمین. بیحد و مرز دوست دارید. به ما نیز در این زمان آخر بگوید که ما را دوست دارید و میخواهید برای آرامشمان حضور داشته باشید. آمین.
سبحان عیسی مسیح، تا ابدالآباد. آمین.
فرشتگان را دیدهام که در رنجهای عیسی به او کمک کردند. سپس مادر مقدس را دیدم که از درون گریه میکرد یعنی داخلش گریست تا قلب ما سنگینی نگیرد. بسیاری از کشیشان و حتی اسقفها در این شب فداکاری در هرولدسباخ نجات یافتند. من اجازه دیدهام آنرا ببینم.