عیسی اکنون میگوید: فرزندان عزیزم، امروز نیز شما به من، عیسی محبوبتان در سهواحدگی خدا آمدهاید. از اینکه با سرعت به مکان نعمتیم رسیدهاید تا مرا در مقدسترین و عالیترین مقدسهٔ عشای ربانی تعظیم کنید، سپاسگزاری میکنم.
فرزندان عزیزم، شما را فراخواندم زیرا نیاز دارم به کمکتان. ببینید که چگونه در مقدسترین مقدسهٔ من بر روی مذبح نادیده گرفتهام. خودم را برای آزادسازی انسانها از بار گناهشان تقدیم کردم. چه بزرگ است آرزوی مرا برای روحهایی که میخواهم آنها را در مقدسهٔ تعزیری پاک کنم. این پاکی، که باید انسانها را از رنج و بارشان آزادی دهد، بهعنوان هدیهای به همه پیشنهاد شدهاست. اما چندانی از آن استفاده نمی�برند. من بینتیجه منتظر میمانم و دوباره و دوباره بر درهای دلهای گناهکارها کوبیدهام. چه بیشتر بار گناه سنگینتر باشد، آرزوی مرا برای آزادیاش بزرگتر خواهد شد.
چقدر ناخواسته بسیاری از بیماریها را اجازه میدهم. غمگین هستم که باید رنج بزرگی بر روی انسانیت بیاید. آید شما، فرزندان من، به دل من و قلب نجاتدهندهٔ خودتان را آرام کنید.
در این شب تعزیر، کوچکام دوباره گروهی بزرگ از روحهای کشیشی آمادهٔ توبه خواهد دید. شادی بزرگی برای من میبخشید. با مادر آسمانی شما نیز خوشحال است، زیرا پسران محبوبش که در غیراینصورت به گودال عمیقترین سقوط کرده بودند، کشیشها هستند. ادامه دهید تا دعا کنید، قربانی بگذارید و تعزیری کنید.
زمان برای شما تحملناپذیرتر شدهاست. رنج بزرگی در همه خانوادههایتان پدید آمدهاست. بسیاری به دنیا برگشتهاند و میخواهند از اعضای خانوادگی خود جدا شوند. آنها در این زمان زندگی میکنند و لذتهایی که زمانی دارند، را تجربه میکنند. تحت سلطهٔ قواهای شیطانی قرار گرفتهاند.
آن میگوید: عیسی محبوبم، بر این انسانیت رحمت بفرما و آنها را نجات بده، زیرا نمی�برند که چه کاری انجام میدهند. آرزوی خودتان را با وابستگیهای دنیایی راضی کردهاند. اےعیسی، آزادشان کن، از تو خواهم. به جمعیتی که خودش هستند نگاه کن. آمادهٔ اجرای خواستههای شما هستند. ما را با روحالقدس، روح عشق و حقیقت تقویت کنید. دانش خودتان را به راعیانتان بدهید و اجازه دهید شر در دلشان حکمرانی نکند. ما را برای آمدنتان آماده سازید. مادر آسمانی تو بیوقفه از تو خواهمد.
عیسی میگوید: آیا شما، فرزندان من، فکر میکنید که فقط برای یک لحظه از شما دوری میکنم؟ نه، آتش عشق من محدود نیست. اغلب شما عشق من را نمی喚دهید. برنامههای من برایتان غیرقابل فهم شدهاست. ایمان دارید، کودکان محبوب من. همه چیزهایی که لازم نباشد برای شکلگیریتان، از شما دور میشوم. نمیتوانم دیدن درد و رنج شما، اما برای تقدیس کردن شما باید بسیاری را اجازه دهم.
چند گناه نسلی هنوز باید جبران شود. گناه بدون پشیمانی تا چهارمین نسل ادامه دارد. حتی کودکان از این گناه میراثی رنج میبرند. آنها را آزاد کنید، کشیشان من که وفادار به من هستید. یک قدرت بزرگ به شما داده شدهاست اگر آماده باشید. در شما کار میکنم و در زمان آزادی از شر محافظت میکنم. بر من اعتماد داشته باشید و ترس نکنید، زیرا با شماست.
زمانی زیادی را با من بگذرانید. آنجا امنیتی که جهان نمی�ایدهد، احساس خواهید کرد. بدون توقف دعا کنید. به عیسی محبوبتان سخن گوید. چقدر خوشحالی است که در دلهای شما گفتگو کنم. بسیار عمیقاً میخواهم دلهایتان را با دیوانی من متصل سازم. دلهایی که همزمان ضربه زدهاند، پدر آسمانی را شاد میکنند.
ملکه گلهایم میخواهد در این شب دعا، نعمت غنی از لطف خود را بر شما ریزد. نور عشق میخواهد آنرا در شماستان روشن کند. اکنون مبارک باشید، محافظت شده و محبوب در سهگانهاید. به نام پدر، پسر و روحالقدس. منو دوست داشتن متوقف نکنید. آمین. از ماندگاری شما تا پایان سپاسگزارم. دلهای ما را آرام کنید. متحد شوید، زیرا زمان من رسیدهاست. زیر پرده محافظت کننده مادر محبوبتان هستید. آمین.
ملکه گلهایم هرولدسباخ. مادران مقدس در هرولدسباخ در دوشنبه ۱۲ فوریه ۲۰۰۷، حدود ساعت ۵ بعد از ظهر، پیش رو یک جمعیت زائران نزدیک به ۷۰ نفر، شامل سه کشیش: پدر لودزیگ، پدر استاکهاوزن و پدر